وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

و کسانی از شما که وفات یافته و همسرانی به جای می‌گذارند، [زنانشان] باید چهار ماه و ده روز [برای ازدواج مجدد] به انتظار بنشینند. 511 و چون به پایان [این مدت] رسیدند، در آنچه مطابق عُرف [=روش نیکوی زمانه] است درباره [زندگی] خویش انجام دهند، گناهی [یا مسئولیتی] متوجه شما نیست و خدا از آنچه می‌کنید کاملا باخبر است. 512

511- مدت انتظار برای ازدواج مجدّد زنان طلاق گرفته شده سه ماه است، تعیین 4 ماه و ده روز برای زنان بیوه که 40 روز بیش از 3 ماه عِدّه نگه داشتن زنان مطلّقه است، حکمتی دارد که ممکن است ناظر به جنبه‌های عاطفی پس از مرگ شوهر و یا رعایت حال بازماندگان و کسان خانواده شوهر و آمادگی جسمی و روحی خود زن باشد. در دنیای مدرن قید و قانونی در این مورد وجود ندارد. در مسیحیت رسمی زن پس از مرگ شوهرش عزادار می‌ماند و تا آخر عمر نباید شوهر کند، در آداب باستانی هندوان، زن با جسد شوهرش سوخته می‌شد، در جاهلیت پیش از اسلام نیز زنان تا یکسال باید در عزا و انزوا به سر می‌بردند. در عُرف امروزی ایران نیز ازدواج زن بیوه پیش از گذشت چند سالی از مرگ شوهر و از یاد رفتن خاطرات او موجب رنجش خاطر و گلایه خانواده شوهر می‌گردد و ترجیح می‌دهند کسی جایگزین عزیزشان نشود. اما از نظر قرآن گذشت 40 روز پس از سه ماه دروان عِدّه برای ازدواج مجدد کفایت می‌کند.

512- «فَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ» خطاب به خانواده شوهر از دنیا رفته است تا احساس نکنند حق یا مسئولیتی در قبال زن پس از گذشت 4 ماه و 10 روز دارند و می‌توانند برای او مصلحت‌اندیشی کنند. تأکید بر این حق، عطف به فرهنگ دوران جاهیت یا یهودیت معاصر پیامبر است که زن همچون کالایی تلقی می‌شد که پس از مرگ شوهر، اختیارش به عهده پدرشوهر یا برادرشوهر او بود.