لَّا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ
بر شما گناهی نیست مادام که با زنان تماس [=آمیزش] حاصل نکرده و مهری تعیین نکردهاید، [از خواستگاری] منصرف شوید و [در این صورت] آنها را به گونه پسندیده 514 [=مطابق عُرف] بهرهمند [از هدیهای] نمایید؛ بهره مندی پسندیده، توانگر به اندازه خودش و تنگدست به اندازه خودش. [این] حقی است بر [گردن] نیکوکاران. 515
514- با دیدِ فقاهتی انتظار میرود به جای «معروف» گفته میشد «مشروع»! مگر غیر از این است که «شریعت» ملاک عمل است و مسلمانان باید مطابق «شرع» رفتار کنند، پس چرا به «معروف» [آنچه شناخته شده] رجوع داده شده است؟
میگویند معروف، هر گفتار و کرداری است که مطابق فطرت و عقل سلیم و مورد تصدیق همگان باشد، هرچند ذکری در شریعت از آن نشده باشد. احکام شرعی ثابت و محدود است، اما عُرف متغیّر و تابع زمان و مکان نامحدود است. فرضاً نحوه نگه داشتن یا رها کردن همسر بعد از دوران سه ماهه طلاق و مقدار مهریه و هدیه یا نوع خواراک و پوشاک فرزندان و امثالهم اموری اجتماعی و فرهنگی هستند که عقل سلیم و فطری آدمیان آن را تعیین میکند و شریعت در این مورد یا ساکت است و یا مورد شناخت [معروف] واقع نشده است. در جوامع پیشرفته امروز، قوانین مصوّب را نیز میتوان از جهاتی عُرف و معروف تلقی کرد که مورد قبول همگان یا اکثریت جامعه است، هرچند دامنه عُرف به مراتب گستردهتر است.
نکته دیگر در جوامع متکثّر امروزی، اختلاط شهروندان با عقاید و مذاهب مختلف است. علاوه بر آن، همه پیروان یک شریعت الزاماً آگاهی از همه احکام آن ندارند، اما عُرف و معروف ملاکی است که همه آن را به خوبی دریافته و پذیرفتهاند، و قانونی نانوشته و وجدانی تلقی میشود.
515- انصراف از خواستگاری ممکن است موجب سرشکستگی و رنجش دختر یا خانواده او گردد. بنابراین پرداخت هدیهای به تناسب شأن گیرنده و توانایی پرداخت کننده، متناسب با عُرف و رسومات زمان و مکان، ترمیمی است بر رنجش احتمالی روی داده و انتظاری است از نیکوکاران.