فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
پس [به دلیل اهمیت آن، حتی] اگر [از غافلگیری دشمن] بیم داشتید، در این شرایط [نماز را سرِ وقت] به حالت پیاده یا سواره 521 [بگزارید]، سپس هرگاه ایمنی یافتید، خدا را آنچنان که به شما آموخته و خود نمیدانستید 522 [یا راهی برای شناخت شیوه درست آن نداشتید] یاد کنید.
521- در اینجا به نظر میرسد منظور از حفاظت نماز [ارتباط با خدا]، مراقبت بر انجام سر وقت آن است، وگرنه چه ضرورت داشت درحین حمله دشمن و بحبوحه جنگ هم خوانده شود؟ مگر امکان نداشت و ندارد که با یکی دو ساعت تعویق، نماز سرِ فرصت و با آرامش خوانده شود؟ آری آنچنان که عادت داریم، امکان دارد. ولی چنان نمازی دیر است و تأثیر درمانی خود را در متن دعواهای درونی [با همسر] یا بیرونی [با دشمن] از دست میدهد و تبدیل به همان عادت و تکرار میگردد. نماز فریضهای مبتنی بر «وقت» است [نساء 103- ...إِنَّ الصَّلاهَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا] به همین دلیل شکل برگزاری آن در صحنه نبرد را نیز قرآن با جزئیات آموزش داده [نساء 101 (4:101) تا 103] و امام علی نیز اهمیت سرِ وقت برگزار کردن آن را برای مسلمانان به شرح زیر بیان کرده است:
نامه 27 نهج البلاغه: نماز را در وقتی که برای آن معیّن شده به جای آر؛ نه به خاطر فراغت آن را پیش بینداز و نه به خاطر مشغول بودن آن را به تأخیر افکن و بدان که همه کارهای تو تابع نماز تو است.
زمانبندی دقیق نماز را نیز امام علی طی بخشنامهای به استانداران دوران خلافتش ابلاغ کرده است [نهج البلاغه نامه 52]:
بدیهی است در نماز خواندن پیاده در حال حرکت، یا سوار بر اسب، نه رو کردن به قبله میسّر است و نه رکوع و سجود و قیام و قعود، هدف همین یاد کردن خدا با ایما و اشاره و ذکر او با هر آیه و سخنی، حتی الله اکبر میباشد.
522- به راستی اگر خدا خود را با صفات و نامهای نیکویش به ما معرفی نکرده بود، جز به خیال و اوهام، چگونه میتوانستیم با او، آنچنان که از قرآن و کلام رسولش آموختهایم، سخن بگوییم؟