مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِـمَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

مَثَل کسانی که اموال خود را در راه خدا [=تدارکِ مالی جهاد] انفاق می‌کنند، 595 همچون دانه‌ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه صد دانه باشد 596 و خدا [این چنین] برای هر که بخواهد [=شایسته بداند] چندین برابر کند 597 و خداوند وسعت دهنده داناست.598

595- آیه‌الکرسی و سه آیه بعدی آن در تبیین و تشریح صفات ذاتی «حیّ و قیّوم»، همچون جمله معترضه‌ای در وسط آیات مربوط به انفاق قرار گرفته‌اند. هم آیه پیش از آن [254] درباره انفاق است، و هم 15 آیه بعد مفصل و مبسوط‌ترین آیات قرآن درباره انفاق می‌باشد. اصولا بحث انفاق در سوره بقره بیش از سوره‌های دیگر مطرح گشته و مشتقات آن، از همان آغاز سوره در وصف متّقین [الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ]، در متن سوره و در مجموعه آیات 261 تا 275 ، 20 بار آمده است. انفاقِ مطرح شده در این سوره، عمدتاً در ارتباط با جهاد و برای تدارک مالی آن است. آیه‌الکرسی از الله و طاغوت، و پیوستن بندگان به «ولایت» این دو قطب مثبت و منفی و خروج از تاریکی‌ها به سوی نور [و برعکس] سخن می‌گوید. و آیات انفاق در تدارک مالی مبارزه با طاغوت‌ها. اصولا دو واژه صلات و زکات در قرآن مترادف و مرتبط با یکدیگر هستند، آن کس که با صلاتش به خدا رو می‌آورد، صادق نیست اگر خسیس و خودمحور باشد. انفاق نیز واژه مشابهی با زکات است، زکات موجب رشد و نمو شخص می‌شود، و انفاق، مستمندان را دستگیری می‌کند. صدقات نیز همان عمل است، اما اثبات کننده «صدقِ» ایمان از طریق کمک مالی به دیگران.

596- بدیهی است منظور از 7 شاخه و در هرکدام صد دانه، ذکر دقیق عدد نیست، بلکه این اعداد در ذهنیت معاصرین معنای کثرت داشته است.

597- افزایش به اضعاف مضاعف، تنها مربوط به «اجر» انفاق کنندگان نیست، اجر آنها همان گسترش شخصیت ایمانی و دریادل گشتن نفس باسخاوت آنهاست. انفاق جوششی درونی است که دانه قدسی روح انسان را شکفته و بارور می‌سازد و همچون حبّه‌ای که هفتصد برابر شود، به اعلی‌علّیین سر می‌کشند.

598- ر ک به پاورقی 540 (2:247) .