الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ

همان کسانی که عهد خدا را پس از بستن آن پیوسته می‌شکنند 48 و آنچه را خداوند به پیوندش فرمان داده می‌گسلند 49 و در زمین تباهی می‌کنند، آنها همان زیانکاران [واقعی]اند.50

48- به نظر می‌رسد این عهد دوطرفه، همان پایبندی به توحید و دوری از شرک و تبعیت شیطان است که قرآن به آن تصریح کرده: أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ [یاسین 60 (36:60) ]. و همین وفای به عهد بنده است که وفای به عهد پروردگار را موجب می‌شود: وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ... [بقره 40 (2:40) ]. «وثاق» بندی است که بار را بر پشت مَرکب می‌بستند تا سقوط نکند، یا ریسمانی که با آن اسیران را از فرار مانع می‌شدند [محمّد 4 (47:4)]، عروه الوثقی نیز ریسمان ایمانی ارتباط با خداست [بقره 256 (2:256) و لقمان 22 (31:22) ]. در آیات 7 ، 12 ، 13 و 14 سوره مائده (5:7) از میثاقی که خدا با یهود و نصاری بسته و از نقض میثاق آنها یاد کرده است. این میثاق ظاهراً همان شریعت و آیینی است که برای مؤمنین نقش قانون اساسی کشور را دارد.

49- در اینکه فاسقان چه چیزی را که فرمان پیوستن به آن را داشتند می‌بریدند، از سه آیه قرآن می‌توان شواهدی را ذکر کرد: 1- قطع رابطه با قوم و خویش و قبیله و عشیره [محمد 22 (47:22)- ...وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ] ؛ 2- ایجاد شکاف و اختلاف در امت واحد [انبیاء 93 (21:93) و مؤمنون 53 (23:53)- وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ...].

50- مشخصاتی که قرآن برای این گروه ذکر کرده، کاملا در تضاد با مشخصاتی است که برای «اولواالالباب» در آیات 20 تا 22 سوره رعد (13:20) آمده است. مشابه همین مشخصات در آیه 25 سوره رعد (13:25) ، ذیل عنوان «فاسقین» [در انتهای آیه 26] آمده است. از این تقابل می‌توان فهمید شخصیت فاسقین کاملا معکوس اولواالالباب است. از آنجایی که معنای فسق پاره کردن حریم و حدود، به اصطلاح قانون‌شکنی است، اولواالالباب را می‌توان محافظان قانون و نگه‌داران حریم و حدود نامید.