وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ
و [به یاد آر] آنگاه که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده آورید 67 [=در خدمت رشد و کمال او باشید]، پس همگی سجده کردند، مگر ابلیس 68 که سر باز زد و [بر آدم] برتری جست و از کافران [=منکران حقیقت] شد.69
67- معنای سجده، در خدمت خاضعانه و تسلیم مطلقِ فرمان تکوینی یا تشریعی خدا در آمدن است. نقش فرشتگان نسبت به آدمی، همچون نقش معلمین مدرسه نسبت به دانشآموز است که به تدریج در طول سال، معلومات خود را مطابق نظامات آموزشی در اختیار محصّل قرار میدهند. وقتی حیات در کره زمین به اوج تفصیل و تکامل مادّی خود رسید، آفریدگار عالم با دمیدن از روح خود در این آفریده برتر، فرشتگان را در خدمت کمال روحی او قرار داد.
68- نام ابلیس 11 بار در قرآن تکرار شده است. این نام از «بَلَسَ» مشتق شده و اِبلاس، یأس و تحیر ناشی از نومیدی و اندوه است. ابلیس که سجده بر آدم بر او سخت آمد و از فرمان خدا سرپیچید، خود بزرگبینی کرد و با تکیه به برتری آتش بر خاک [یا انرژی بر مادّه]، تعصب نژادی ورزید، اما نه تنها به بزرگی نرسید، بلکه به خاطر «منیّت»، از مقام خود ساقط و از رحمت ربّ محروم و «مأیوس» شد. نام ابلیس نمایانگر همین محرومیت از رحمت ربوبی است.
69- رک به پاورقی 11 همین سوره (2:6) .