يَابَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ

ای بنی‌اسرائیل، 80 [همواره] نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم به یاد داشته باشید 81 و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم 82 و تنها از من بیم داشته باشید [=از دیگران و دشمنان نترسید].83

80- عنوان «بنی‌اسرائیل» که 40 بار در قرآن تکرار شده، نامی است که بر قوم موسی نهاده شده است، «اسرائیل» لقب یعقوب فرزند اسحق و نوه ابراهیم است که پس از به قدرت رسیدن یوسف در مصر، خاندانش را از کنعان به مصر مهاجرت داد و نسل او [از 12 پسر و تعداد نامعلومی دختر] به تدریج در مصر گسترش یافتند و به عنوان اقلیتی پراکنده توسط نظام فرعون به بیگاری و بردگی گرفته شدند. اسرائیل نامی عبری است که از دو کلمه «اسر» [بنده و برگزیده] و «ایل» [خدا] تشکیل شده است. معانی دیگری نیز ذکر کرده‌اند. مخاطب قرار دادن قوم یهود با عنوان «بنی‌اسرائیل»، یادآور نیای عالیقدر این قوم است که موحدی پاک و خالص بود و هنگام مرگ، فرزندان و نسل‌های بعدی خود را به توحید توصیه کرده بود [بقره 133 (2:133) ]، همچنانکه قرآن کریم، ابراهیم خلیل را پدر اولیه مسلمانان و نام گزار شریعت آخرین شمرده است [حج 78 (22:78) ]. از این آیه تا آیه 253 [حدود سه چهارم سوره] به طور مستقیم یا غیرمستقیم به تاریخ بنی‌اسرائیل و مناسبات آنان با مسلمانان پرداخته است. در این مجموعه 6 بار عنوان بنی‌اسرائیل به کار رفته و با تکرار 15 مرتبه حرف «اِذ» سرفصل‌های تاریخی مهم این قوم را خاطر نشان کرده است، تاریخی از شرح عملکرد «مردم»، نه تاریخ سلاطین و فتوحات آنان. تاریخی برای آیینه عبرت و چراغ راه آیندگان.
در این دو آیه [40 و 41]، جمعاً 10 بار [عدد تمام] خداوند با ضمیر متکلم وحده با این قوم سخن گفته است تا از سقوط و انحراف، به ایمان توحیدی سوقشان دهد. چنین تمرکزی به نظر بی‌نظیر می‌رسد [یا به ندرت دیده می‌شود]. این ضمایر عبارتند از: نِعْمَتِیَ، أَنْعَمْتُ، عَهْدِی، أُوفِ، إِیَّایَ، فَارْهَبُونِ، أَنْزَلْتُ، آیَاتِی، إِیَّایَ، فَاتَّقُونِ.

81- خداوند با نجاتِ این قوم از بردگی فرعون و ذبح پسران و به خدمت گرفتن دخترانشان، نعمت گرانی به این قوم بخشیده بود، اما این نعمت ویژه [نعمتی] که دو بار دیگر با جمله: «یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ» در [آیات 47 (2:47) و 122 (2:122) ] این سوره تکرار شده، برتری بعدی نسبت به اقوام دیگر بوده است «وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ». فضیلتی که ظاهراً باید شریعت و کتاب و سلسله رسولان باشد [والله اعلم].

82- عهد خدا با بنی‌اسرائیل، همان پایبندی به توحید و احتراز از شرک بود که با چند روزی غیبت موسی به گوساله‌پرستی روی آوردند [طه 86 (20:86) ]. بنی‌اسرائیل هم عهد خدا را به بهای اندکی می‌فروختند [آل‌عمران 77 (3:77) ] و هم عهد و پیمان با مردم را [بقره 100 (2:100) ].

83- وعده خداوند به بنی‌آدم پس از هبوط این بود که هر کس از هدایت من پیروی کند، هیچ ترس و اندوهی نخواهد داشت. اینک در اولین امتی که تحت لوای دین و رهبری یک پیامبر تشکیل شده است، بنی‌اسرائیل با دور شدن از هدایت و چسبیدن به دنیا، گرفتار تضاد و تخاصم ناشی از رقابت بر سر مادّیات و «ترس و اندوه» پی‌آمد آن شده بودند.
خشیّت از خدا با خشیّت از مردم نسبت معکوس دارد؛ به میزانی که ترس از مقام پروردگار در دل ما بیشتر باشد، ترس از مقامات مسلط بر مردم و مأمورین اطلاعاتی و امنیتی آن‌ها کمتر می‌شود! این ارتباط وارونه را، که اغلب از آن بی‌خبر هستیم، قرآن به دفعات به ما تذکر داده است. از جمله:
احزاب 39- الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللهَ...
زمر 36- أَلَیْسَ اللهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِه...
آل‌عمران 173- الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللهُ...
مائده 23- قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
مسئله ترس از مردم و ترس از خدا را در آیات دیگری نیز می‌یابید. از جمله: احزاب 35 (33:35) و 37 (33:37) ، بقره 150 (2:150) ، نساء 77 (4:77) ، مائده 3 (5:3) و 44 (5:44) ، انعام 80 (6:80) و 81 (6:81) ، آل‌عمران 173 (3:173) و 175 (3:175) ، توبه 13 (9:13) ، طه 45 (20:45) و 46 (20:46) .
واژه‌های متعددی در قرآن همچون: خشیّت، خوف، شفقّت، رهبت، وحشت، حیرت، رعب، تقوی، انذار، وجل و... را «ترس» ترجمه می‌کنند، حال آنکه ترس بازگو کننده همه ابعاد معنایی این کلمات نیست. به عنوان مثال، کلمه «رهبت» که 12 بار در قرآن تکرار شده، بر استمرار و دوام بیم و نگرانی دلالت می‌کند؛ کما آنکه راهبان با ترس از آفریدگار زندگی می‌کنند و توصیه قرآن برای تجهیز مسلمانان به بهترین وسائل دفاعی، در بیم نگه داشتن دائمی دشمنان از تجاوز به جان و مال و سرزمین آنها است [انفال 60]. [ن.ک. به کتاب کلماتی از قرآن از همین قلم، مقاله «ترس در قرآن»]