وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ

و [به یاد آر] آنگاه که گفتیم بدین قریه [=آبادی] درآیید، 122 و از [نعمت‌های] آن هر چه خواهید به فراوانی و گوارایی بخورید 123 و سجده‌کنان [=به حالت فروتنی و تسلیم در برابر مقرّرات زندگی جمعی] از دروازه وارد شوید 124 و [به جای فزون‌خواهی و طلبکاری] سخنی فروتنانه [=از سر قناعت و سازگاری] بگویید 125 تا خطاهای شما را بیامرزیم، 126 و بر [شخصیت ایمانی] نیکوکاران بیش از پیش بیفزاییم.127

122- معنای «قَرْیَه»، تجمع انسانها در مکانی معین است، چه روستا و آبادی، چه شهر. با توجه به سه آیه بعد که از ورود بنی‌اسرائیل به شهر سخن می‌گوید «اهْبِطُوا مِصْرًا»، ظاهراً این قریه باید آبادی غیر معروفی در میان راه، همچون منزلگاه‌های بادیه نشینان یا چادرهای کوچ‌نشینان بوده باشد [والله اعلم]، اگر دانستن نام آن ضرورت داشت، گفته می‌شد.
ظاهراً بنی‌اسرائیل پس از ترکِ مصر به لحاظ زیست محیطی و اسکان، سه دوره را طی کرده‌اند: 1- دوره بیابانگردی: با اسکان در مدرسه صحرایی سینا، که اردوگاه و مکتبی برای کسب عزّت و استقلال فردی و جمعی، پس از دوران ذلّت و اسارت در نظام فرعونی بود. 2- دوره اسکان موقت: استقرار در قریه‌ای میان راه. 3- دوران شهرنشینی: تنوع غذایی، تخاصمات و دشمنی‌ها، ذلّت و زبونی مجدّد.

123- جمله «فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا»، یادآور و تکرار آیه 35 همین سوره خطاب به آدم و همسرش می‌باشد و دلالت بر تغذیه آزاد و رایگان از طبیعت الهی می‌کند.

124- به گفته نویسنده قاموس قرآن [در ج 2 ص 152] «بنی‌اسرائیل در صحرای سینا به طور بیابان‌گردی زندگی می‌کردند و در انتخاب محل و خور و خواب، چنان که شیوه بیابان گردان است، کاملا آزاد بودند؛ ولی شهرنشینی دارای شرایط و قوانین به خصوصی است که اگر رعایت نشود، نظم عمومی از میان می‌رود و زندگی اجتماعی مختل می‌گردد. شهرنشینی یک نوع فرود آمدن و محدود شدن زندگی است و دیگر آزادی صحراگردی را نخواهد داشت. [در مورد سجده] مراد آن نیست که از باب مخصوصی وارد شوند و بگویند: گناهان ما را بیامرز، بلکه مراد آن است که به شهر وارد شوند در حالی که تسلیم قوانین آن هستند.»

125- «حِطَّهٌ» از ریشه حَطَطَ»، که با انحطاط و منحط و... هم‌ریشه است، دلالت بر نوعی پایین آوردن چیزی از بلندی می‌کند که می‌تواند شامل پایین آوردن صدا، ادعا و زیاده‌طلبی‌های ناحق باشد. بنی‌اسرائیل در صحرا و با سختی‌های آن زندگی می‌کردند و مقرّر بود در دامن طبیعت به تدریج ساخته شوند، اما به نقل آیه 61 (2:61) ، آنها زندگی در شهر و برخورداری از تنوع محصولات و زندگی مصرفی را در سر می‌پروراندند و سرانجام به آن هبوط کردند.

126- همین وادار کردن خود به ترک «منیّت»ها و خودمحوری‌های فردی و گروهیِ یادگار دورانِ ذلّت و پراکندگی زمان فرعون‌ها، تسلیم شدن و تن دادن به قواعد و قانون زندگی جمعی در تقسیم کار و تعهّدات فیمابین، و به منافع گروهی و حقوق دیگران اندیشیدن، مهم‌ترین گام تربیتی بوده است که اگر بنی‌اسرائیل به آن عمل می‌کردند، خطاهای پیشین آنها پوشیده و پاک می‌شد و شخصیت نیکوکارشان رشد و کمال بیشتر می‌یافت.

127- در این آیه، افزایش را به خویشتن محسنین، نه به پاداش آنها، نسبت داده است که دلالت بر رشد و کمال خودشان می‌کند. این سخن در آیه 161 سوره اعراف (7:161) نیز تکرار شده و در آیه 7 سوره ابراهیم (14:7) «...لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ...» به وضوح بیشتری بیان گشته است.