وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

و [به یاد آر] آنگاه که موسی [در بیابان] برای قومش به جستجوی آب درآمد، 131 پس گفتیم با عصایت بر آن سنگ بزن، 132 پس [با چنین اقدامی] دوازده چشمه از آن جوشید و هر گروه [از 12 تیره بنی‌اسرائیل] آبشخور خود را شناخت. 133 از روزی خدا بخورید و بیاشامید و[لی] تبهکارانه در زمین سرکشی نکنید.134

131- ظاهراً جستجوی موسی برای یافتن آب، پس از اسکان بنی‌اسرائیل در آن قریه، و نیاز به آب بیشتر برای خود، احشام و توسعه کشت و زرع به تناسب جمعیت 12 تیره بنی‌اسرائیل بوده است، پیش از آن در دوران بیابانگردی، گویا از آب باران ذخیره شده در برکه‌ها و چاه‌های موجود استفاده می‌کردند.

132- معرفه آمدن «الْحَجَرَ»، گویا اشاره به تخته سنگ مشخصی بوده که در مسیر آب‌های نزدیک به سطح زمین، مانع خروج و ظهور آب می‌شده است، ظاهراً با برداشتن مانع، به مدد معجزه عصا یا همّت موسی و همکاری مردم، آب جوشیدن گرفته است [والله اعلم]. شکافته شدن سنگ و جوشیدن آب را در آیه 160 سوره اعراف، با فعل «انْبَجَسَت» و در این آیه با فعل «انْفَجَرَت» [در باب انفعال]، که تأثیرپذیری از عاملی بیرونی را می‌رساند، آمده است. واژه «انْبَجَسَتْ» از رها شدن چیزی که در فضایی تنگ تحت فشار قرار گرفته و آماده شکافتن و انفجار است، و «انْفَجَرَت» از سرانجام آن که شکافته و جاری شدن است حکایت می‌کند. برخی از مفسرین، همچون سِر سید احمد خان هندی، که همواره می‌کوشید برای آیات معجزه‌آمیز قرآن توجیهی طبیعی بیابد، منظور از «اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ» را، با توجه به عنوان «ضرب فی الارض» در قرآن، که معنای راه رفتن می‌دهد، کاوشگری در کوههای اطراف برای یافتن چشمه یا رگه‌هایی از آب جاری زیر شن‌زارها تلقی کرده است.

133- منظور از «أُنَاس»، همان 12 تیره بنی‌اسرائیل [از نسل 12 فرزند یعقوب] است که آنها را سِبْط نامیده‌اند [اعراف 160 (7:160) ].

134- «تَعْثَوْا» از ماده «عُثوْ»، که 5 بار در قرآن آمده است، دلالت بر سعی و تلاشی تبه‌کارانه می‌کند، کلمه «مفسدین» وصف حالی است از تلاش منفی و تبه‌کارانه آنان.