أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
آیا پس [از چنین سوابقی] امیدوارید [یهودیانِ مغرض] به سود شما [=موافق اسلام] ایمان بیاورند؟ 164 حال آنکه گروهی از آنها کلام خدا [=سخن پیامبران خود] را میشنیدند، آنگاه پس از فهمیدنش [مطابق تمایلات خود]، 165 آگاهانه تحریفش میکردند. 166
164- ر ک به پاورقی 85 همین سوره (2:41) .
165- ر ک به پاورقی 93 همین سوره (2:44) .
166- تحریف، از حرف [طرف و جانب اشیاء و امور]، نوعی یک سو نگری و توجیه سخن در جهت منافع خود است. تحریف کلام خدا، منحرف کردن آن از معنای مورد نظر شارع و قرار دادنش در سمت و سویی است که مطلوب گوینده و توجیه کننده نظر شخصی اوست. تحریف کارِ کسانی است که با متون دینی سر و کار دارند و سخنان پیامبر و اولیاء حق را روایت و حدیث میکنند، وگرنه تودههای مردم را که کاری به تحریف نیست؛ یا اهل تقلید از مراجع دینیاند، یا کارِ خود میکنند. وقتی علمای دینی یهود با تحریف کلام خدا، به دین و پیامبران خود خیانت میکردند، چه انتظار و توقّعی بوده است که به اسلام ایمان بیاورند؟ هرچند جمله «فَرِیقٌ مِنْهُمْ» نشان میدهد همه آنها چنین نبودند، فریق، فرق و تفاوت را نشان میدهد.