وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُـولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ

و همانا به موسی کتاب [=تورات] را دادیم و با رسولانی بعد از او [تداوم پیام توحیدی‌اش را] دنبال کردیم 183 و [در نقطه عطفی از تاریخ نبوّت‌ها] عیسی فرزند مریم را نشانه‌هایی روشن [=معجزاتی] دادیم و او را به «روح القدس» نیرو بخشیدیم، 184 پس [با وجود سلسله‌ای از پیام ‌آوران الهی] چرا هرگاه رسولی، با پیامی که نفستان نمی‌پسندید، 185 نزدتان آمد، استکبار ورزیدید [=خود را فوق فرمانبرداری از رسالت او دانستید]، درنتیجه گروهی را دروغ‌پرداز شمردید و گروهی را می‌کُشید؟186

183- «قَفَّیْنَا» از «قَفْو» [در پی آمدن]، کسی را در پشت و به دنبال قرار دادن است. گفته می‌شود اصل قفو، از قفا [پشت گردن] است. فعل قَفَّیْنَا چهار بار در قرآن به معنای درپی هم آمدن رسولان آمده است و یکبار در نهی پیروی چشم و گوش بسته از اشخاص و آراء آنان [اسراء 36 (17:36)- وَلا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً].

184- لفظ «قُدس» [پاکی] 10 بار [عدد تمام] در قرآن تکرار شده است؛ خداوند «مَلِکِ الْقُدُّوسِ» [حشر 23 (59:23) و جمعه 1 (62:1) ] نامیده شده که پادشاه مطلقاً پاک، از بی‌عدالتی پادشاهان است؛ فرشتگانش نیز او را تقدیس می‌نمایند [بقره 30 (2:30) ]، سرزمین پیامبران بنی‌اسرائیل نیز «وَادِ الْمُقَدَّسِ» یا «أَرْضَ الْمُقَدَّسَهَ» نامیده شده است [طه 12 (20:12) ، نازعات 16 (79:16) و مائده 21 (5:21) ]. و بالاخره سه بار در قرآن از تأیید [نیرومند ساختن] عیسی(ع) به وسیله روح‌القدس یاد شده است [بقره 87 (2:87) و 253 (2:253) ، مائده 110 (5:110) ] و یکبار نیز از نزول قرآن به واسطه جبرئیل: نحل 102- قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ.
روح‌القدس نیرویی فراتر از طبیعت شناخته شده، الهام کننده علم و آگاهی و تعالی‌بخش نفوس پاک و تزکیه شده می‌باشد. تأیید و تقویت عیسی‌بن‌مریم به روح‌القدس گویا جهش و نقطه عطفی در سلسله نبوّت‌ها شد که پس از آن به وجه کاملتری با نزول بر قلب پیامبر اسلام و تعلیم او تحقّق یافت [شعراء 193 (26:193) ، نحل 102 (16:102) ، بقره 97 (2:97) ، نجم 5 (53:5) ]. اولیاء خدا و مؤمنین راستین نیز هرکدام در حدّ اخلاص در بندگی مورد تأیید فرشتگان قرار می‌گیرند.

185- کلمه «هَوی» مقابل «هُدی» است. مخالفت با هدایت الهی معنایش ترجیح تشخیص شخصی و تمایلات نفسانی می‌باشد.

186- بنی‌‌اسرائیل علاوه بر این آیه، به شهادت آیات دیگری از قرآن پیامبرانی [از جمله زکریا و یحیی] را کشته‌اند [بقره 61 (2:61) ، 87 (2:87) ، 91 (2:91) و آل‌عمران 21 (3:21) ، 112 (3:112) ]. آیه 70 سوره مائده (5:70) نیز شباهت بسیاری با این آیه دارد.