فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

پس [حال که استعداد و توانایی آدمیان در کسب مال یکسان نیست] حق خویشاوندان را بپرداز،47 همچنین [حق] مسکین و فرزند راه [خدا] را،48 چنین [سخاوتمندی و کرامت] برای کسانی که وجه خدا [=اهداف خدایی] را اراده می‌کنند، بهتر است و چنین کسانی همان رستگارانند49 [که استعداد‌هاشان به شکوفایی می‌رسد].

47 – قرآن احسان و انفاق به خویشاوندان را، نه برای صدقه سری و رفع بلا، بلکه پرداخت حق آنها، که در اموال دیگر خویشاوندان وجود دارد، ذکر کرده است. از جمله آیه 26 سوره اسراء (17:26) .

48- «ابن‌السبیل» را عموماً در راه ماندگان ترجمه کرده‌اند، ولی در دوران قدیم در عربستان، به دلیل سختی‌های سفر، شرایط منطقه استوایی و فقدان امکانات حمل و نقل، بعید به نظر می‌رسد تعداد در راه ماندگان به حدّی بوده باشد که یکی از تقسیمات ششگانه غنایم تلقی گردد. به نظر این قلم، با توجه به معنای «سبیل الله» در قرآن، که غالباً در متن آیات جهادی آمده و در مقابله با «سبیل الطاغوت» قرار گرفته، باید خانواده شهیدان یا فرزندان سبیل الله، یعنی جان‌سپاران جهاد‌گر فقیر بوده باشد. [توضیحات بیشتر در کتاب کلماتی از قرآن، مقاله سبیل الله، از همین قلم].

49 – «مفلحون» از ریشه «فَلَحَ» [شکافت] دلالت بر نوعی شکفتن یا شکوفایی می‌کند. کشاورز را از آن جهت فلاّح می‌گویند که زمین را می‌شکافد و با شخم زدن امکان باروری خاک و برآمدن دانه را فراهم می‌سازد. هر انسانی نیز در درون دانه‌ای قُدسی دارد که باید از دل تیره خاک خودخواهی‌ها خارجش کرده و در معرض تابش خورشید حق و هوای پاک قرار دهد: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا [کسی که نفس خویش را تزکیه کرد، آن را شکوفا ساخت و آن که پوشاندش، ضایع کرد].