وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

اگر هر چه درخت در زمین است [تبدیل به] قلم شود، و دریا به مدد هفت دریای دیگر [برای نوشتن آثار خداوند مرکب شوند، شمارش] کلمات خدا تمام نمی‌شود،34 مسلماً خدا ابرقدرت حکیم است.35

34- معنای «کلمه» [در کلمه التقوى] عامل مؤثر است. کلمه از ریشه «کـَلمْ»، در اصل به معنای تأثیر است. به زخم ناشی از تأثیر شمشیر و نیزه، کـَلمْ و به آن‌چه با چشم یا گوش درک مى‌شود و در شنونده تأثیر می‌گذارد کلام می‌گویند. در قرآن حضرت عیسی را کلمه خدا [کلمه من الله] نامیده است، زیرا تحت تأثیر القای نیروی فرشته‌ای حامله شد و تأثیری عظیم در تاریخ بنی‌اسرائیل گذاشت. خداوند ابراهیم(ع) را نیز با «کلماتی» مبتلا ساخت. کلمات همان امتحانات صبر، ایثار، مجاهدت، مهربانی و... می‌باشد که تماماً تأثیرگذار و سازنده روح آدمی هستند. منظور از «کلمات الله» در این آیه به نظر می‌رسد آثار تحقق یافته اراده و امر خدا در آفرینش جهان هستی باشد.

35- صفت «عزیز» در زبان عربی، دلالت بر عزّت مطلق، یعنی ابر‌قدرت و فرا‌دست بودن می‌کند که دستی بالای دست او نیست. از این نظر شاهان را نیز «عزیز» می‌نامند. مثل عزیز مصر [فرعون]. زمین بلندی را که آب بر آن سوار نمی‌شود نیز «عزاز» می‌گویند. صفت حکیم دلالت بر محکم و استوار و مبرای از عیب و نقص بودن می‌کند، همچون جسم محکمی که نشکستنی و یکپارچه است. خدا حکیم است، چون در کارش رخنه و راهی برای نفوذ خرابی و نقص نیست.