إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
مسلماً [تنها] خداست که آگاهی از زمانِ قیامت نزد اوست و [همو که] باران [حیاتبخش] را میفرستد48 و هر آن چه را در رَحِمهاست میداند،49 و [اما آدمیان!] هیچ کس نمیداند فردا چه دستاوردی خواهد داشت50 و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مُرد، بیتردید خدا بسیار دانای آگاه [بر جزئیات] است.51
48- واژههای متعددی در قرآن برای باران به کار رفته است که هر کدام از منظر معینی به آنچه از آسمان میبارد نگاه میکند؛ بیش از همه [59 بار] از واژه «ماء» استفاده شده است. مثل: «انزل من السماء ماءً» که معنای جنس و عام باران است. پس از آن [15 بار] واژه «مَطـَرْ» آمده که به بارانهای نامطلوب و ناخواسته و مزاحم مثل: باران عذاب و باران گدازههای آتشفشان و امثالهم اطلاق میگردد. «وابل» نیز که با وبال امر [کیفر کار بد] همریشه است، نام دیگر باران است. «صَیّـِبْ» هم به بارانی گفته میشود که مصیبتبار باشد و خرابی به بار آورد مثل طوفانهای تخریبی [Hurricane]. در جهت مقابل، به ریزه بارانهای طولانی که به تدریج در زمین نفوذ میکند «طـَلْ» [بقره 265 (2:265) ] گفته میشود و ذرات ریزتر باران را که از تودههای ابر در ارتفاعات نازل میشوند، «وَدْقْ» مینامند [روم 48 (30:48) ]. اما «غیث» که در این سوره آمده، اشاره به باران رحمتی دارد که تشنهکامان در طلب آنند و دشتهای خشک و تفتیده زنده شدنشان وابسته به آن است. این که مصیبتزدگان و ستمکشیدگان دست به دعای «یا غیاث المستغیثین» به سوی آسمان دراز کرده و «استغاثه» میکنند، خود را زمین مردهای میبینند که جز باران رحمت و نجات ربوبی آزاد و رهاشان نمیسازد.
49 – در اینجا به علم خدا در سه زمینه کاملا پوشیده و پنهان از درک و دانش بشر، حداقل برای روزگار نزول قرآن، اشاره میکند؛ زمان وقوع قیامت، تحولات منجر به ریزش باران، و بالاخره تحولات جنینی در رحم مادر. این سه پدیده، آگاهی خدا را بر زمان و مکان و ظاهر و باطن نشان میدهد، اما در مقابل، آدمی نه از فردای خود [زمان] خبر دارد که چه خواهد شد، و نه از «مکانی» که در آن خواهد مُرد!
50 – جمله: «ماذا تکسب غذا» بسیار جامعتر از ماذا تعمل، ماذا تفعل و امثالهم، که به خواست و اراده آدمی برمیگردد، میباشد. در کسب کردن، نقش عوامل متعدد خارجی نمایانتر است، فعل و عمل از ماست ولی دستاوردمان به هزاران فاکتور بیرون مرتبط میباشد.
51 – در این سورهِ نسبتاً کوتاه 34 آیهای، جمعاً 53 نام خدا آمده است که به طور نسبی بسیار چشمگیر میباشد. الله 32 بار، خبیر 3 بار، نامهای ربّ، علیم، عزیز، حکیم، و حمید [هر کدام 2 بار]؛ و نامهای لطیف، سمیع، بصیر، حق، علی، و کبیر [هر کدام یک بار].
در ضمن 22 حرف تأکید «اِنَّ» در این سوره تکرار شده است که 14 مورد آن مربوط به اسماء الهی است. این اسماء عمدتاً [6 بار] به صورت مزدوج آمدهاند مثل: غنی حمید، لطیف خبیر، عزیز حکیم، سمیع بصیر، علی الکبیر، و علیم خبیر؛ و بعضاً به صورت تکی مثل: الله، ربّ، علیم، و حق آمدهاند.