إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ

تنها کسانی به آیات ما ایمان می‌آورند که هر گاه به آن یادآور شوند، [از شدت اشتیاق درونی] سجده‌کنان به زمین می‌افتند14 و به ستایش پروردگارشان تسبیح می‌کنند15 و تکبری [در بندگی خدا] نمی‌ورزند.

14 – گاهی برخورد با یک حقیقت، انسان مستعد و هدایت‌پذیر را آن چنان متحول و منقلب می‌سازد که همچون سقفی که فرو می‌ریزد، بی‌اختیار بر زمین سجده می‌افتد و اشک از رخسارش جاری می‌شود، چنین حالاتی البته از پیامبران طبیعی است [ن.ک: مریم 58 (19:58) ، اعراف 143 (7:143) ، ص 24 (38:24) ، و یوسف 100 (12:100) ]، قرآن از عالمان اهل کتاب [پیروان راستین شریعت‌های پیشین] نیز چنین حالاتی را به زیبایی تمام و تکان دهنده‌ای وصف کرده است [اسراء 107 (17:107) تا 109]. شگفت اینکه این انقلاب روحی و معجزه ایمانی را، حتی برای ساحرانی که یک عمر در نوکری فرعون می‌زیستند اما با مشاهده معجزات موسی(ع) دگرگون شدند، می‌توان دید [اعراف 120 (7:120) ، طه 70 (20:70) ، و شعراء 46 (26:46) ]. چنین فرو‌افتادنی نه از سر عادت، همچون سجده‌های بی‌توجه در نماز، بلکه از عمق وجود و با آگاهی است و اصلا قرآن سجده کردن ناآگاهانه و تشریفاتیِ هنگام تذکر به آیات خدا را تلویحاً نکوهش کرده است [فرقان 73 (25:73) - وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا].

15 – تسبیح به حمد ربّ، به گفته مرحوم طالقانی، عالی‌ترین مرحله تسبیح است که از ستایش ارباب عالم هستی و شیفتگی نسبت به زیبایی و کمال و بی‌عیب و نقص بودن آن از هر جهت حاصل می‌شود و عمل تسبیح، مشارکت در این سنفونی و ایفا کردن نقش مثبتی در ارکستر وجود است.