ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ
سپس آن را به سامان درآورد،8 و در او از روح خود دمید،9 و برای شما [ابزار شناخت] شنوایی، بینایی و دل [=مرکز احساس و تعقل] را قرار داد.10 [اما آدمیان] کمتر شکر گزارند [=از نعمت چنین ابزاری استفاده بهینه نمیکنند].
8 – در قرآن سه بار از دمیدن روح خدایی در انسان سخن به میان آمده است که در هر سه بار این پدیده را پس از تسویه جسمی و قابلیت او برای سجده ملائک ذکر کرده است: «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» [حجر 29 (15:29) و ص 72 (38:72) ].
9 – این روح برخلاف تصور، عامل حیاتی نیست، بلکه همان قابلیت کسب صفات خدایی به نظر میرسد که به مدد موهبت اختیار امکانپذیر شده است.
در قرآن دو بار نیز از نفخه روح خدایی در مریم مقدس یاد شده است، با این تفاوت که دمیدن روح خدایى در انسان را با ضمیر متکلم وحده [روحی] ذکر کرده و در مورد حضرت مریم، به دلیل مشارکت فرشته مخصوص، با ضمیر متکلم معالغیر [روحنا].
10 – قرآن در 6 آیه این ابزار سه گانه شناخت را در کنار هم ذکر کرده است [نحل 78 (16:78) ، اسراء 36 (17:36) ، مؤمنون 78 (23:78) ، سجده 9 (32:9) ، ملک 23 (67:23) ، و احقاف 26 (46:26) ]. منظور از فؤاد، ظاهراً همان قلب یا مرکز و ستادی است که اطلاعات دریافت شده از دو ابزار چشم و گوش را پردازش و از آن برداشت میکند.