أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا
آنها بر شما [از سعادت شرکت در جهاد] بُخل میورزند، و چون ترس [=لحظات خوفآور جنگ] فرا رسد،19 آنها را- در حالیکه چشمانشان [از ترس در حدقه] میگردد– میبینی به تو مینگرند [گویی میخواهند دور باشی تا فرار کنند]، درست همچون کسی که وحشت مرگ بر او مستولی شده! با این حال وقتی ترس [=جنگ] سپری شود، حریصانه در کسب غنایم پیروزی، با زبان نیشدار با شما برخورد میکنند. آنها [به راستی] ایمان نیاوردهاند، پس [با چنین دو روییها] خدا اعمال [شرک آمیزشان] را تباه گردانده و این بر خدا آسان است.
19 – در این آیات، جنگ را با کلمه «خوف» وصف کرده تا بیانگر یک بُعد از امتحان باشد و غنیمتِ پیروزی را با کلمه «خیر» [منفعت و راحت] که نشان دهنده بُعد مقابل آن است. امتحانات آدمی در خیر و شرّ است.