ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

آن‌ها را به [نام] پدران‌شان بخوانید که این [شیوه] نزد خدا [=در نظام حقوقی او] مناسب‌تر است6 و اگر هم پدران‌شان را نمی‌شناسید، در این صورت برادران دینی و نزدیکان7 شما محسوب می‌شوند؛ و در آنچه [پیش از این حکم در اثر بی‌توجهی] خطا کرده‌اید، بر شما گناهی نیست ولی در آنچه دل شما به عمد [=با آگاهی و نیّت قلبی] انجام دهد [مسئولید] و خدا آمرزنده مهربان است.

6 – قسط و عدل از نظر معنایی بسیار به یکدیگر نزدیک‌اند، اما قسط عمدتاً جنبه «کمیتی» داشته و اغلب در اختلافات مالی و تضییع حقوق مادی به کار می‌رود، در حالی که عدل علاوه بر کمیت، به «کیفیت» مناسبات و روابط منصفانه و محبت‌آمیز اخلاقی نیز ارتباط پیدا می‌کند. از آنجایی که فرزند خود شمردن کسانی را که به سرپرستی گرفته می‌شوند نظام حقوقی را مخدوش می‌سازد، در این آیه واژه «قسط» به کار رفته است. اما از آنجایی که واژه قسط برای فارسی زبان‌ها چندان مفهوم نیست و واژه عدالت نیز نوعی ظلم را در فرزند‌خواندگی تداعی می‌کند، در این ترجمه، جمله «مناسب‌تر» برگزیده شد.

7 – واژه «موالی» از ریشه «ولی» [دوست- نزدیک] سه بار در قرآن آمده است [نساء 33 (4:33) ، مریم 5 (19:5) ، و احزاب 5 (33:5) ] که در هر سه مورد مسئله ارث و میراث و حقوق مالی کودکان و بازماندگان مطرح است، از وارثان نزدیک گرفته تا عموزاده‌ها و بالاخره بردگان آزاد شده‌ای که همچون عضو خانواده با سرپرست خود صمیمی و نزدیک بودند. در این آیه حالت سوم بیشتر موضوعیت دارد.