يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ الـلَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ الـلَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

ای پیامبر، محققاً ما همسرانت را که مهرشان را پرداخته‌ای بر تو حلال کردیم و نیز آن چه ملک یمین توست که از راه غنائم جنگی که خدا در اختیارت قرار داده،56 و نیز [از خویشاوندانت] دختر عموها، دختر عمه‌ها، دختر دایی‌ها و دختر خاله‌هایت که با تو هجرت کرده‌اند.57 و [همچنین] هر زن مؤمنی که داوطلبانه [=بدون درخواست مهریه] خود را به پیامبر ببخشد، چنانچه پیامبر بخواهد با او ازدواج کند، [چنین ازدواج بدون مهریه] ویژه توست نه سایر مؤمنان. ما بر [ضرورت و حکمت] آنچه درباره همسران و کنیزان‌شان مقرر داشته‌ایم [به خوبی] آگاهیم؛ [این تفاوت برای این است] تا [در ازدواج‌های ضروری برای پیشبرد اهداف رسالت] بر تو تنگنایی نباشد و خدا آمرزنده مهربان است.58

56 – جمله «وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ» [آنچه به ملک یمین گرفته‌اید- به قدرت جنگی یا مالی به دست آورده‌اید] جمعاً 15 بار در قرآن تکرار شده است که به شرح مرحوم طالقانی [در تفسیر پرتوی از قرآن ذیل آیه 3 سوره نساء (4:3) ]: «با فعل ماضی آمده، نه وصف کنونی: مملوککم، و نه فعل استمراری: تملک ایمانکم، و خبر از گذشته را می‌رساند که از سنن جاهلیت بوده... با آنکه به بردگی گرفتن اسیران جنگی، روش همه جایی و همگانی بود و گاهی مصلحت، در سراسر جنگ‌های پیروز‌مندانه اسلام آن روز، از مشرکان مغلوب کسی به بردگی گرفته نشد. [در جنگ‌های] بدر، فتح مکه، و حنین، در حدود شش هزار زن و کودک اسیر شدند. مهاجر و انصار به پیروی از رسول خدا(ص) همه اسیران خود را که جزء غنائم‌شان بود، آزاد کردند... تا سال دهم هجرت و رسول خدا، در هر جا که توحید پایه می‌گرفت، بردگی و تبعیض از میان می‌رفت... تا پس از گسترش فتوحات و خلافت، که ناخلف‌هایی به چهره اسلام درآمدند که از درون مشرک و از مرتجعان جاهلیت بودند، تبعیض‌های قومی و نژادی و آزادی از مسلمانان و موحدان سلب شد و قصور خلفا و وابستگان آنان از غلامان و کنیزان پر گردید [ج 4 ص 70 تا 72].

57 – مشروط کردن ازدواج به هجرت از مکه نوعی ارزش‌گزاری به عمل کسانی است که حاضر شده‌اند به خاطر ایمان از شهر و دیار و خانه و کاشانه خود هجرت کنند و عکس‌العملی است در برابر مسلمانانی که در ولایت مشرکین باقی مانده‌اند.

58 – برخی از مفسرین مانند ابن‌عباس گفته‌اند هیچ زنی با چنین شیوه‌ای با پیامبر ازدواج نکرده است. برخی دیگر به نام «امّ شریک» از قبیله بنی‌اسد و برخی به او و سه زن دیگر [میمونه، زینب و خوله] اشاره کرده‌اند. مسئله مهریه از نظر تضمین زندگی زن در صورت طلاق یا فوت شوهر در روزگار گذشته بسیار مهم بوده است، گویا امتیاز انتساب به رسول خدا افتخار همسری با او را آنچنان سرمایه گران بهایی می‌دانستند که به راحتی از مهریه مادی می‌گذشتند، علاوه بر آن، این اشخاص قبلا یک یا دو بار ازدواج کرده بودند. بدیهی است چنین شرایطی در مورد مردان دیگر صدق نمی‌کرد و این استثنا دلیلی منطقی داشت.