يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُـولُونَ يَالَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُـولَا
روزی که رویهاشان [نسبت به حقایق] در آتش دگرگون شود،76 گویند: ای کاش [در زندگی دنیا] از خدا و رسول اطاعت میکردیم.77
76 – در فرهنگ قرآن «وجوه» نماد توجه و روی آوردن به چیزی یا کسی، و «ادبار»، پشت کردن و بیرغبتی به آن است. و گرنه چهره آدمی گناه بیشتری از سایر اعضاء بدن ندارد که در آتش گردانده شود. در همه زبانها تشبیه امور معنوی و مجازی به امور مادی امری عادی است.
هر چند چشم و گوش و زبان آدمی در محدوده چهره او قرار دارند، اما به نظر میرسد این ظاهر نمادی برای نقش رفتار و مناسبات آدمی با دیگران و اهداف و آرمانهایی باشد که به آن روی میکند. اما گرداندن وجوه در آتش [تقلب وجوههم فیالنار] به نظر میرسد تداعی کننده وضعیت کسانی باشد که آنگاه بیدار میشوند که سرشان به سنگ بخورد. ستمگران نیز وقتی منقلب و بیدار میشوند که آتشِ آنچه را در دنیا به آن رو آورده بودند بچشند.
در قرآن آمده است روز قیامت دلها و دیدهها منقلب میشوند [نور 37 (24:37) ] و ستمگران خواهند فهمید به چه انقلابی منقلب خواهند شد [شعراء 227 (26:227) ].
77 – منظور از خدا و رسول در امّت اسلامی، همان «کتاب و سنّت» است. کتاب همان نظامات و قوانین الهی است و سنّت، رفتار پیامبر است که آیات را ابلاغ و به آن عمل کرده است. آنچه به نام حدیث و روایت در دهها کتاب تاریخی به ما رسیده است، آنگاه اعتبار دارد که در عرضه به کتاب موافق آن باشد، و گرنه هیچ قداستی ندارد. مطمئنترین منبع استخراج سنّت رسول، خود قرآن است و پس از آن، سیره و رویهای است که به تواتر تاریخی به ما رسیده و مورد توافق امت اسلامی است.