قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ
بگو: کسانی غیر خدا را که پنداشتهاید [برآورنده حاجات شمایند] بخوانید.41 [ولی بدانید آنها حتی] به وزن ذرهای هم در آسمانها و زمین مالک نیستند و در اداره آن دو نیز هیچ مشارکتی ندارند و هیچ پشتیبانی هم از طرف آنها برای خدا [در آفرینش و تدبیر عالم] نیست.
41- مشرکین معاصر نزول قرآن که نه اعتقادی به آخرت داشتند و نه به نبوّت و امامت، در حوادث ناگوار برای دفع ضرر و جلب منفعت به بُتها، که آنها را نماد فرشتگان، و فرشتگان را نیز دختران خدا! میپنداشتند، پناهنده میشدند و آنها را برای برآورده شدن حاجاتشان به دعا و نیاز «میخواندند» و میگفتند اینها شفیعان ما نزد خدا هستند [هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللهِ- یونس 18 (10:18) ].
بحث شفاعت در قرآن در چنین زمینهای مطرح شده است. بیتوجهی به این بستر تاریخی و برداشتهای دلبخواهی از آیات شفاعت و بسط دادن آن به زمینههای دیگر نتایج غلوآمیزی به بار میآورد.