قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ
بگو: من شما را فقط یک پند میدهم؛ اینکه [برای رسیدن به حقیقت] دو نفره یا به تنهایی برای خدا به پا خیزید و [آنگاه با آزاد شدن از جوّ شرکآمیز جامعه، در تبادل نظر یا با تأمل شخصی] بیندیشید. [تا بدانید این] دوست همدم شما60 جنزده [=پریشانگو]61 نیست. او جز هشداردهندهای پیش از وقوع عذابی سخت نمیباشد.
60- منظور این است که مصاحب و همدم شما که از کودکی با اخلاق و کمالاتش آشنا بودهاید، آیا چنین اتهاماتی به او میچسبد؟
61- مشرکین چون از روانشناسی و بیماریهای اعصاب و روان اطلاعی نداشتند، هر گونه مشکلات روحی و اختلالات روانی را به عوالمی ناشناخته و موجوداتی خیالی [جن] نسبت میدادند و چون سخنان پیامبر اسلام از قیامت و رستاخیز و بهشت و جهنم برای آنان به کلی غریبه و نامأنوس بود، او را «جنزده» یعنی گرفتار مالیخولیا و پریشانگویی تصور میکردند.