أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَم بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ

[این عجب] دروغی است که به خدا می‌بندد!14 شاید هم گرفتار جنون [=جن زدگی] شده باشد!؟15 [هرگز چنین نیست]، بلکه آنهایی که به آخرت باور ندارند، [خود] در عذاب و گمراهی دوری هستند.16

14 – «افتری» از ریشه «فَرَی»، سخنانی من درآوردی و بی‌پایه و اساس و بافته شده است. در قرآن آمده که ماجرای حضرت یوسف(ع) نه قصه‌ای بافته شده و ساختگی، بلکه حقیقتی است که در کتاب‌های پیشین نیز ذکر شده است: «...مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ...» [یوسف 111 (12:111) ].

15 – جن‌زدگی در فرهنگ جاهلیت معنای ویژه‌ای داشت که با درک امروزی ما تفاوت دارد. معنای اصلی جن، پوشیدگی و ناشناخته بودن است و مشرکان معاصر پیامبر سخن گفتن از خاموش شدن خورشید و ستارگان و هر آنچه با شناخت آنها تفاوت داشت را به نفوذ جن و شیطان در نفس نسبت می‌دادند و بیماری‌های روحی و روانی و آشفتگی‌های ذهنی را حلول موجودات ناشناخته [جنّ] در روح آدمی تصور می‌کردند. اتهام جن‌زدگی به پیامبر اسلام(ص) در 15 آیه قرآن ذکر شده که با دیوانگی متفاوت است.

16 – به تعبیر یکی از فیلسوفان، وقتی حسابرسی و آخرتی در کار نباشد هر کاری مجاز می‌شود. مشرکین معاصر پیامبر نیز نبوّت او را انکار می‌کردند، چون باوری به آخرت نداشتند و نمی‌خواستند تمایلات نفس خود را در دنیا مهار نمایند.