أَفَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ

آیا [این منکران] به آنچه از [سرنوشت اقوام منحرف معاصر و گذشته در] آسمان و زمین پیش رو و پشت سر دارند نمی‌نگرند که اگر بخواهیم آنها را [نیز با زلزله‌ای] در زمین فرو می‌بریم یا پاره‌ای از [گدازه‌های آتشفشان] آسمان را بر سرشان ساقط می‌کنیم؟17 بی‌تردید در این [عبرت‌های تاریخی] نشانه[ای] است برای هر بنده بازآینده18 [=که دائماً در اصلاحِ مسیر و خودسازی است].

17 – «کِسَف» به توده ابر متراکم تیره و باران‌زا گفته می‌شود [روم 48 (30:48) ]، و از آنجایی که ابرهای حاوی خاکستر و گدازه‌های آتشفشانی نیز از دور همین جلوه را دارند، به ابر عذاب نیز کِسف گفته شده است، با این تفاوت که چنین ابرهایی بر سر ظالمان ساقط می‌شود. طور 44 (52:44) - «وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ» [اگر از دور پاره ابر تیره‌ای از عذاب ببینند که در حال بارش است گویند ابری است متراکم].

18 – «منیب» اسم فاعل «انابه» بازگشت مکرر به خدا، پس از انجام هر خلاف و خطایی است که دلالت بر مراقبت مستمر از گفتار و کردار خود می‌کند.