مَّا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
[درِ] هر رحمتی که خدا برای مردم بگشاید، بازدارندهای برای آن نیست، و آنچه باز دارد، فرستندهای برای آن پس از او نیست و اوست همان شکستناپذیر5 فرزانه.6
5 – صفت «عزیز» در زبان عربی، دلالت بر عزّت مطلق، یعنی ابرقدرت و فرادست بودن مىکند که دستی بالای دست او نیست. از این نظر به شاهنشاهان نیز «عزیز» مىگفتند. مثل عزیز مصر [فرعون]. زمین بلندی را که آب بر آن سوار نمیشود نیز «عزاز» میگویند.
6 – صفت حکیم دلالت بر محکم و استوار و مبرای از عیب و نقص بودن میکند، همچون جسم محکمی که نشکن و یکپارچه است. خدا حکیم است، چون در کارش رخنه و راهی برای نفوذ خرابی و نقص نیست.