جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ

[آنها] به بهشت جاویدی42 درمی‌آیند که در آن به دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته می‌گردند43 و لباس‌شان در آنجا حریر است.44

42 – «عدن» استقرار دائمی است، همچنان‌که معدن جایگاه دائمی عناصر مفید است. این کلمه که 11 بار در قرآن تکرار شده، مانند خلود دلالت بر جاودانگی می‌کند.

43 – اوصاف: ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا و حَرِیرٌ در این آیه تماماً نکره و ناشناخته می‌باشد و به عنوان مثال در تشبیه با نمونه‌های دنیایی ذکر شده است.

44- «حریر» را مترجمان و مفسرین، پارچه حریر تلقی کرده‌اند، در حالی‌که پس از وعده‌های کلی بهشت، اشاره به پارچه حریر، به عنوان مصداقی از نعمات بهشت، دور از ذهن مى‌نماید. نگارنده تعبیر «آزادی» را که ترجمه فارسی حُرّ و حریت است، برای اولین بار از مرحوم مهندس عباس تاج در تفسیر ایشان فرا گرفتم [رحمه الله علیه]. در این آیه و نیز آیه 23 سوره حج (22:23) ، لباس بهشتیان را با کلمه حریر وصف کرده است. از طرفی در قرآن تقوا را لباس پروا پیشگان شمرده است که محافظ آنها از هر گزندی است [اعراف 26 (7:26) ]. آیا پوشش آزادی از هر عقوبتی نمی‌تواند بیانی از وصف «لِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ» باشد؟