فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا
پس [در نتیجه آن صفآرایی]، بازدارندگان3 به گونهای [خاص] باز میدارند،
3- «زجر» راندن است که همچون موج انفجار میتواند همراه صدا باشد، یا بدون آن. بنابراین معنای دفع و طرد و بازداری در آن وجود دارد. مثل موعظهای که از ارتکاب گناه مانع شود. اگر صافات را طبق آخرین نظریه، همان خطوط قوای مغناطیسی که همچون ارتش منظم، زمین را در برابر امواج اشعههای کیهانی و خورشیدی محافظت میکند بدانیم، در اینصورت نقش بازدارندگی آنها از نفوذ این اشعهها به زمین از نظر علمی کاملا روشن است.