كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ

[برای تشخیص حق در داوری] کتابی بر تو نازل کرده‌ایم تا [مردم] در آیاتش تدبّر کنند38 و خردمندان39 [=خدا باوران با وجدان] پند گیرند.

38- «تدبّر» از ریشه «دَبَرَ» [پشت]، مقابل ظاهر‌بینی و سطحی‌نگری است، منظور این است که هدف از نزول آیات، بسنده کردن به قرائت و تجوید و حفظ و هنرهای تذهیب و تشریفات نیست، باید به پشت این ظواهر و عمق معانی و مقاصد آن اندیشید.

39- عنوان «أُولُو الْأَلْبَابِ» را مترجمان «خردمندان» یا «صاحبان تفکر و عقل و اندیشه» ترجمه کرده‌اند، که بیانگر معنای عمیق این واژه نیست. اولواالالباب یعنی صاحبان لُب. لُبِ هر چیز، مثل گردو و بادام، مغز آن است. مفسرین مغز انسان را همان عقل او شمرده‌اند و گفته‌اند اولواالالباب همان عاقلان، و به فارسی سلیس‌تر، خردمندان‌اند. اما درک و فهمی که در ادبیات و عُرف امروز از واژه «عقل» وجود دارد، مغایر با مفهوم واژه عقل در قرآن و مستقل از ایمان به آفریدگار است و حتی در مواردی منکران «عقلانیت» را همچون روشنفکری در برابر «ایمان» مطرح می‌سازند! در این صورت، آیا چنین خردمندانی از آیات پند می‌گیرند؟ برخی از لغت‌شناسان گفته‌اند لُب، نه هر عقلی، بلکه عقل خالص و پاک شده است! در این صورت باید پرسید: خلوص و پاک شدن از چه چیزی؟
از 16 موردی که عنوان «اولواالالباب» [یا اولی‌الالباب] در قرآن آمده است چند نکته را می‌توان فهمید:
الف] در 11 آیه از 16 مورد، «اولواالالباب» با واژه «ذکر» [بیداری و خودآگاهی] همراه آمده و بر «ذکر‌پذیری» آنان تصریح شده است، در 5 مورد دیگر از عبرت‌گیری، هدایت‌پذیری و آمادگی شناخت آنان. آیا «عقلانیت خود بنیاد» امروز، که در برابر «خدا بنیادی» مطرح می‌شود، می‌تواند ترجمه دقیقی برای اولواالالباب باشد؟
ب] در 6 مورد واژه تقوا [کنترل نفس، در خود آیه یا قبل و بعد آن] از ویژگی‌های اولواالالباب شناخته شده است [بقره 179 (2:179) و 197 (2:197) ، مائده 100 (5:100) ، طلاق 10 (65:10) ، ص 29 (38:29) ، و زمر 9 (39:9) ]، پس در واژه «اولواالالباب» مفهوم تسلط بر نفس و خویشتن‌داری موجود است.
ج] از مقایسه ویژگی‌های متضادی که از دو گروه «فاسقین» و «اولی‌الالباب» در آیات 19 (13:19) تا 25 سوره رعد و آیات 26 (2:26) و 27 بقره آمده است معلوم می‌شود "فاسقین" شخصیتی مقابل اولی‌الالباب دارند. از آنجایی که واژه «فسق» دلالت بر شکستن و پاره کردن حدود و پوسته محافظ دارد، می‌توان فهمید اولواالالباب کسانی هستند که به نیروی تقوا [کنترل نفس] با نگهداری خود در محدوده مقررات الهی، حرمت‌شکنی و نقض مقررات و احکام شریعت نمی‌کنند. به عبارتی آنها صاحب خِرَد خدایی، و وجدان‌های پاک و متعهدان به میثاق‌های الهی هستند و بنیاد عقلانیت آنان بر محور ارزش‌های اخلاقی است.