وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ

و هر آینه سلیمان را آزمودیم و بر تخت46 [حکومت] او جسدی افکندیم، سپس [با عبرت از این آزمون به سوی پروردگارش] بازگشت.47

46- فرهنگ لغت «المنجد» فعل «کَرَّسَ» را برای تأسیس ساختمان که با ترکیب شن و ماسه و سیمان، یا گِل و آهک شکل می‌گیرد و شالوده بنا را تشکیل می‌دهد به کار برده است. مفهوم به هم چسبیدن اجزاء و سِفت و محکم و یکپارچه شدن آن در این کلمه نهفته است. اگر تخت و صندلی را هم «کرسی» می‌گویند، به دلیل چهارپایه‌ای است که آن را نگه می‌دارد. همین طور شمعکی که برای نگهداری سقف یا دیوار به کار می‌برند. از آنجایی که علم نیز پایه هر کاری است، به آن «کرسی» و به دانشمندان هم «اهل الکرسی» می‌گویند. کرسی پادشاه تخت سلطنت اوست که از آنجا حکم می‌راند.

47- این آیه آنقدر به اجمال و اختصار و رمز‌وار بیان شده که جزئیات امر مبهم مانده است. گویا مشیت ربوبی در همین مخفی نگه داشتن صورت مسئله و توجه دادن به باطن و پیام آن است. نقل شده که سلیمان گفته بود از همسران متعهد خود پسران رشیدی خواهد آورد که در راه حق جهاد کنند و ادامه دهنده حکومتش باشند، اما تنها یکی فرزندی آورد و آن هم سقط شده!؟ ظاهراً پیام اصلی در همین عدم قطعیت برنامه‌های به ظاهر قطعی است.