ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ
[گفتیم] به پای خویش به تندی حرکت کن56 [=برخیز و خود را به دویدن وادار]، این [چشمه آب] شستنگاهی است خنک و خوردنی.57
56- فعل امر «ارْکُض» را بسیاری از مترجمان «پا بر زمین کوفتن» ترجمه و چنین تصور کردهاند که گویا با این کار چشمهای برای ایّوب به اعجاز ظاهر شده است! اگر چنین بود، باید فعل «اِضرب» [بزن] گفته میشد. معنای ارکض در تنها آیه دیگری که در قرآن آمده است [انبیاء 12 (21:12) ، 13] دویدن به سرعت [پا به فرار گذاشتن] است. این واژه یکبار نیز در نهجالبلاغه [نامه 36] آمده است که آن نیز معنای تاختن دارد [فَدَعْ عَنْکَ قُرَیْشاً وَ تَرْکَاضَهُمْ فِی اَلضَّلاَلِ وَ تَجْوَالَهُمْ فِی اَلشِّقَاقِ]. کتاب لغت المنجد نیز این معانی را برای مشتقات کلمه «رَکَضَ» ذکر کرده است: دویدن، به شتاب تاختنِ اسب با زدن پا به رکاب، به سرعت گریختن، به سرعت بال زدن پرنده، مسابقه دو. مرکاض: دونده، رکوض: سریع و تندرو، مرکضه: کمانی که تیر را با فشار رها سازد و اسبی که هنگام تاختن پا بر زمین بکوبد.
از مجموعه معانی که برای فعل رکض ذکر شده، میتوان تصور کرد ایوب به سختی بیمار و زمینگیر شده بود، خداوند در اجابت دعایش و برای درمان او توصیه میکند به پای خود [نه با عصا یا تکیه بر دیگران] حرکت کند و [به تدریج] شتاب گیرد و تندتر رود [تا خون در عروق بستهاش به جریان بیفتد و سلولهایش تغذیه گردد] والله اعلم.
57- استفاده از کلمه «مُغْتَسَل» که معنای شستنگاه میدهد [به جای عین= چشمه] اشارهای است به ضرورت شستشوی خود در این درمان. ذکر کلمات «خنک و خوردنی»، با توجه به این که هیچ لفظ زائدی در کلام باریتعالی وجود ندارد، نشان میدهد، حرکت کردن تند [عضلات را به کار انداختن] و داخل آب سرد شدن، اعصاب را بیشتر تحریک کرده و با جریان یافتن خون نشاط بیشتری حاصل میگردد. نوشیدن آن آب نیز، هم علامتی است بر فوائد «آب درمانی» و هم نشانهای است بر ضرورت تمیز بودن آب استحمام [آنچنان که پیامبر مکرم نیز توصیه فرمود: آب استحمامتان باید آشامیدنی باشد]!