فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ

پس آنگاه که او را به سامان آورده71 [=به کمال جسمی رساندم] و از روح خود در آن دمیدم [=استعداد کمال روحی و اختیار به او بخشیدم] به حالت سجده بر او درآیید72 [=در خدمت رشد و کمال او قرار گیرید].

71- «سَوَّیْتُهُ» به نهایت کمال جسمی و تعادل عضوی در آوردن است. مشابه این آیه در سوره حجر آیات 28 (15:28) و 29 آمده است: «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِین».

72- در معنای سجده، که در خدمت خاضعانه و تسلیم مطلق‌ِ فرمان تکوینی یا تشریعی خدا در آمدن است، قبلا به تفصیل سخن گفته‌ایم. نقش فرشتگان نسبت به آدمی، همچون نقش معلمین مدرسه نسبت به دانش آموزان است که به تدریج در طول سال، معلومات خود را مطابق نظامات آموزشی در اختیار آنان قرار می‌دهند. وقتی حیات در کره زمین به تفصیل و تکامل مادی خود رسید، آفریدگار عالم با دمیدن از روح خود در این آفریده برتر، فرشتگان را در خدمت کمال روحی او قرار داد.
در اینجا به جای «فاسجدوا له» [بر او سجده کنید]، جمله «فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» آمده است. فقعوا از ریشه «وَقَعَ» از بالا به پایین آمدن است، همچون سقوط آسمان به زمین [حج 65 (15:65) و اعراف 171 (7:171) ]. واقع شدن هر حادثه‌ای نیز مفهوم سقوط و ثبوت دارد. در اینجا گویی فرشتگان باید متواضعانه در خدمت رشد و کمال آدم درآیید. «سَاجِدِینَ» نیز حالیه است و دلالت بر تداوم و پیوستگی می‌کند.