أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

آیا پس کسی که خدا سینه‌اش را برای [تنفس در هوای] تسلیم [به خدا] گشوده32 پس [از این طریق] بر نوری از سوی خدا [رهسپار سعادت] گشته، [همچون نفس گرفتگان است؟] پس وای بر سخت‌دلانِ33 از یاد خدا. آنها در گمراهی آشکاری هستند.

32- اصطلاح «شرح صدر» که نشانه گشادگی قفسه سینه در تنفس و تحمل سختی‌ها و صعود می‌باشد، تمثیلی است برای گشودن‌ِ اختیاری و با اشتیاق سینه در هوای اهداف و تمایلات انسانی، که می‌تواند کفر باشد [...مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا...- نحل 106 (16:106) ] یا تسلیم به خدا، آنچنان که در این آیه، همچنین آیه 125 انعام (6:125) آمده است [کسی که خدا بخواهد رهبری‌اش کند، سینه‌اش را برای تسلیم به حق گشاده می‌دارد و کسی را خواهد به گمراهی رها سازد، سینه‌اش را تنگ و حق‌ناپذیر می‌گرداند، گویی به سختی به آسمان صعود می‌کند! این چنین خدا بار سنگین گناه را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند قرار می‌دهد].
اولین درخواستی که حضرت موسی پس از دریافت مأموریت سخت به مصاف فرعون رفتن از خدا می‌کند، همین «انشراح صدر» بوده است [قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی- طه 25 (20:25) و 26]، قرآن تحقق چنین شرح صدری را نیز نسبت به پیامبر اسلام(ص) در سوره‌ای به همین نام اعلام کرده است: أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ و...

33- قساوت را سنگدلی گفته‌اند، که مقابل لینت [نرمی و انعطاف پذیری] دل است. این واژه که هفت بار در قرآن تکرار شده، حکایت از بیماری و مرضی می‌کند که قابلیت تغییر و دگرگونی را از دل آدمی زائل کرده و تعصب و تصلب را جایگزین آن می‌سازد. این تعبیر تمثیلی است برای فهم ما و شناختی که از سختی سنگ داریم. از نظر پزشکی نیز از دست دادن انعطاف رگ‌های قلب را نیز «تصلب شرائین» می‌گویند که موجب سکته می‌شود ر. ک. به مقاله «اشارات قرآن به بیماری‌های قلبی» در کتاب «پژوهشی در پرتو قرآن» ج 1، ص 121 از همین قلم.