وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
و [در آن روز] زمین به نور پروردگارش روشن گردد92 و کتاب [نیک و بد اعمال ثبت شده بندگان در میان] نهاده شود93 و پیامبران و گواهان را بیاورند94 و میان آنان به درستی داوری شود و بر آنان ستمی نرود [=حق هیچکس پایمال نگردد].95
92- روشن شدن زمین به نور پروردگار شاید تمثیلی مشابه با آیات 1 (99:1) تا 5 سوره زلزال باشد: «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَی لَهَا».
93- آیه 49 سوره کهف (18:49) «وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ...» همان آثار ثبت و ضبط شده گفتار و کردار آدمیان در جهان و در تک تک سلولهای هرشخص میباشد.
94- شاهد بودن، به معنای اُسوه و نمونه قابل پیروی را در آیات دیگری نیز میتوان به وضوح دید [حج 78 (15:78) و بقره 143 (2:143) ]. قرآن از مسلمانان خواسته است شاهدی [مدل و الگویی] برای سایر مردم جهان باشند [حج 78 (15:78) ، نساء 41 (4:41) و 135 (4:135) ، مائده 8 (5:8) و 44 (5:44) ]. و نیز پیامبران را شاهد و شهید بر امتهای خود معرفی کرده است.
95- معنای ظلم، چیزی را در غیر جای خود نهادن است، قرآن شرک را ظلمی عظیم [لقمان 13 (31:13) ] و انحراف بزرگی شمرده است. ظلم بیش از آنکه به دیگری باشد، به نفس خود است که سرمایه وجودی را تباه میکند. از این منظر و در نظام هستی، ظالمین چون در جایگاه حقی قرار ندارند و منطبق با نظامات حاکم بر جهان نیستند، مورد یاری آن قرار نمیگیرند «وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیر».
برای هر داوری شرایطی لازم است؛ نورافکنی بر پرونده اعمال [وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا...]، حاضر کردن پرونده هرکس [وَوُضِعَ الْکِتَابُ]، آوردن آموزگاران پیامآور [وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ]، آوردن گواهان و الگوهایی که با عمل خود در دنیا راه عذر و بهانه را بستهاند [وَالشُّهَدَاءِ]، و بالاخره داوری دقیق و همه جانبه [وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ] به گونهای که حق هیچکس پایمال نگردد [وَ هُم لا یُظلِمُون].