وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

و [برای مقابله با این انحرافات] باید از میان شما گروهی [هم اندیش] 210 باشند که [اختلاف کنندگان] را پیوسته به خیر دعوت کنند 211 و به پسندیده‌ها فرمان دهند و از ناپسندها باز دارند 212 و این ها همان رستگارانند.

210 - فرق کلمه «اُمت» با قوم، قبیله، جماعت، طایفه و... در قصد و هدف، آرمان، عقاید و رویکردهای آنهاست. امت از ریشه «اُمّ» به معنای قصد است و امت، اجتماعی است که وجه مشترک دارند.

211 - «خَیْر» به هر چیز مرغوب و مطلوب گفته می‌شود که دلپسند همگان باشد. «اختیار» کردن کسی یا چیزی، انتخاب و گزینش آن از میان بقیه است. این که در قرآن آمده «بِیَدِکَ الْخَیْر» [آل‌عمران 26 (3:26) ]، منظور این است که اختیار امور به دست خداست، اما منظور از دعوت مردم به خیر [یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْر]، فرا خواندن آنها به سوی بهترین‌ها در: اخلاق و رفتار، فرهنگ، علم، سیاست، صنعت و غیره است.
از آنجایی که تشخیص بهترین‌ها در زمینه‌های مختلف کار هر کسی نیست، و اصولا اکثریت مردم به زندگی شخصی خویش مشغول هستند، لازم است گروه آگاه و اهل نظری که هنر و قدرت قلم و بیان داشته باشند، از یکطرف بهترین راه حل‌ها را برگزینند و در رسانه‌های جمعی به اطلاع مردم برسانند، و از طرف دیگر به وسیله امر به معروف [آنچه مورد پذیرش عُرف جامعه و مصوّب نمایندگان ملت است] و نهی از منکر [آنچه ناپسند اکثریت است] با مفاسد مبارزه کنند.

212 - این فریضه همچون گلبول‌های سفید مقابله کننده با میکرب‌های مهاجم، بدنه جامعه را در برابر تسلط نااهلان بر ارکان قدرت و استبداد سیاسی، دینی و اقتصادی محافظت می‌کند. در فرازی از امام باقر(ع) نقل شده است: «همه فرایض با امر به معروف و نهی از منکر برپا می‌شود؛ راه‌ها امنیّت می‌یابد، معاملات و کسب و کار حلال می‌شود، ستم‌ها به عقب رانده می‌شود، زمین آباد می‌گردد، از دشمنان انصاف گرفته می‌شود و امور سامان می‌یابد.»
به کار بردن عناوین «معروف و منکر» به جای: حلال و حرام، مشروع و نامشروع، ثواب و گناه، خیر و شرّ و امثالهم، دلالت بر داوری فطری و عقل سلیم مردم در پسندیده یا ناپسند بودن امور می‌کند. معروف ارزشی است که عرف سالم جامعه آن را شناخته و بر آن معرفت پیدا کرده باشد. ملاک تشخیص این امر در دنیای مدرن، تصویب نمایندگان منتخب مردم است. این قاعده‌ای کلی است، اما از آنجایی که این فریضه در مجموعه قرآنی و جهان‌بینی دینی مطرح شده، معیار معروف و منکر با میزان کتاب و سنّت سنجیده می‌شود.
کلمه «مَعْرُوف» که جمعاً 38 بار [به صورت معرفه و نکره] در قرآن تکرار شده است، دلالت بر نیکو شناخته شدن کاری نزد مردم می‌کند. این کلمه بیش از همه سوره‌ها [15 بار] در سوره بقره آمده است و عمدتاً ناظر به روابط زناشویی، حقوق طرفین و فرزندان، حقوق پس از طلاق، سخن گفتن به نیکویی می‌باشد که معیار آن متغیّر و تابع فرهنگ جامعه و فطرت انسانها می‌باشد.
در فریضه «امر بمعروف و نهی از منکر» معنای «امر»، آنچنان که در زبان فارسی فهمیده می‌شود، فرمان دادن از موضع بالا و تحمیل عقیده نیست؛ چرا که در اینصورت با اصل «لا اکراه فی الدین» تناقض پیدا می‌کند، بلکه نوعی نظر دهی، راهنمائی و دلالت کردن است. آیات: مریم 55 (19:55) ، طه 132 (20:132) ، اعراف 110 (7:110) ، و شعراء 35 (26:35) این نظر را به روشنی نشان می‌دهند.
ایفای فریضه «امر بمعروف و نهی از منکر» که در زمان ما همان انتقاد و اعتراض ملت به عملکرد حاکمان، در نقض قانون اساسی و حقوق ملت، به شمار می‌رود، همانطور که می‌بینیم، «مصیبت»بار است و زندان و شکنجه، و در مواردی اعدام در انتظار دارد! سخن لقمان همین است که حق را بگو و عوارضش را به جان بخر! [لقمان 17 (31:17) ] به راستی چقدر فرق است میان امر بمعروفی که نان و آب و حقوق و مزایا دارد، با امر بمعروف مصیبت آور قرآنی! اولی رسمی و دولتی و در ازای مزد است، دومی مردمی، آگاهانه، مستقل و متفکرانه.