وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ
و [همان] کسانی که هرگاه کار زشتی مرتکب شوند، 270 یا بر خویشتن ستم کنند 271 [بیدرنگ] خدای را به یاد آرند، پس [در پرتو این بیداری] به خاطر [عواقب] گناهانشان 272 [از خدا] آمرزش طلبند- و چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزد- و بر آنچه کردهاند، در حالی که میدانند [خطا کردهاند]، اصرار نمیکنند [=ادامه نمیدهند].273
270 - فاحشه و فحشاء از ریشه «فَحَشَ»، به قول یا فعلی گفته میشود که قباحت و زشتی ظاهری یا باطنی آن بسیار باشد، هر چند تلقی عمومی از این واژه عمدتاً فساد در غرائز جنسی است، اما در زبان عربی دروغ و بدزبانی را نیز فُحش و فحشاء مینامند. گرانی هم وقتی از حد بگذرد، گفته میشود قیمتها به طور «فاحشی» بالا رفته است! گویا کلمه فاحشه دلالت بر گناهان بسیار زشت و رسوایی میکند که منجر به تجاوز به حقوق دیگران شود، اما «ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُم» ناظر به گناهان شخصی در ارتباط با خداست.
271 - جمله: «فَمَا کَانَ اللهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» که عیناً، یا با تعابیر مشابه، 10 بار در قرآن تکرار شده [روم 9 (30:9) ، عنکبوت 40 (29:40) ، نحل 33 (16:33) و 118 (16:118) ، یونس 44 (10:44) ، توبه 70 (9:70) ، اعراف 160 (7:160) ، بقره 57 (2:57) ، آلعمران 117 (3:117) ، و هود 101 (11:101) ] نشان میدهد تمامی عذابها و عقوبتها، نتیجه ظلمی است که آدمی به خود میکند و عوارض و آثار طبیعی آن در نظام تخلف ناپذیر الهی محسوب میشود.
272 - معنای اصلی «ذنب»، دُم یا دنباله و یا عوارض و عقوبتی است که در پی و عقب گناه میآید. اگر به گناه ذنب گفته شده، به خاطر همین پیآمدهای ناگوار آن در دنیا یا آخرت میباشد. عبارت: «وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ»، جمله معترضهای است که برای تذکر در وسط این آیه آمده است.
273 - اصرار از ریشه صَرَرَ مفهوم بسته شدن و گره خوردن به چیزی دارد. اصرار بر گناه نوعی تعلق خاطر، وابستگی و عادت و اُنس به آن را نشان میدهد که گویی ترک کردنش دشوار است.