وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُّؤَجَّلًا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ
برای هیچ نفسی ممکن نیست جز به اذن خدا 288 [=نظامات و اسباب او] بمیرد. 289 [مرگ] مکتوبی است 290 با سرآمد معیّن 291 و هرکس خواهان بهره [=نتیجه و بازتاب] دنیا باشد 292 [و برای آن بکوشد] از آن به او میدهیم، و هرکس بهره آخرت خواهد، به او [نیز] از آن میدهیم و به زودی شاکران را پاداش میبخشیم.293
287 - ر ک به پاورقی 119 همین سوره (3:49) .
289 - آدمی گمان میکند مرگ و زندگی به تملّک و اختیار خودش است و بعضاً از اراده قاهر خدا غافل میشود. در ارتباط با دو آیه قبل، برخی از مسلمانان میپنداشتند باقی ماندن در جبهه اُحد خطرناک و مرگآور، و فرار از آن به عافیت و سلامت رهیدن است. اما نه چند صباحی بیشتر زیستن عمر ابدی به کسی میدهد و او را از عواقب مسئولیت گریزی معاف میدارد، و نه انتخاب مرگ و شهادت به اختیار مطلق شخص است، آن نیز «بِإِذْنِ الله» یعنی همان توفیقاتی است که خدا میدهد و تحوّلی است که در دل و دیده ما [یا مغزمان] پدید میآورد. تصرّف خدا در تمام شئون هستی و در همه لحظات زندگی ساری و جاری است، همانطور که فرمود: «این تو نبودی که تیر انداختی آنگاه که انداختی، بلکه خدا انداخت» [انفال 17 (8:17) ].
290 - آنچه از کلمه «کِتَاب» برای خواننده امروزی قرآن تداعی میکند، اوراقی میان دو جلد است. اما معنای اصلی کتاب، قوانین و نظاماتِ ثبت و ضبط شده تکوینی یا تشریعی است. مرگ و زندگی نیز که به ظرفیت عمر بستگی دارد، قانونمند و محدود و بنابراین مکتوب است.
291 - اجل همان سرآمد یا سررسید زمانی است که مشتقات آن (3 در 19) 57 بار در قرآن تکرار شده است؛ از سرآمدِ مهلت قرض گرفته تا سرآمد زایمان، سرآمد عمر افراد و جوامع، سرآمد دنیا، سرآمد عمرِ ماه و خورشید و…
292 - ثواب برخلاف تصور عمومی، الزاماً معنای مثبت و پاداش خیر ندارد، ثواب همان محصول و نتیجه نیک و بد اعمال است؛ ثوابِ کاری که در دنیا میکنیم، مزدی است که به دست میآوریم و ثواب آنچه میخوریم، مقدار انرژی است که کسب میکنیم. پس کفر و شرک و ظلم و ستم هم ثواب خود را دارند [مطففین 36 (83:36) ، آلعمران 145 (3:145) ، نساء 134 (4:134) ].
293 - آیه قبل که درباره نعمت رسالت و هدایت بود، با جمله «سَیَجْزِی اللهُ الشَّاکِرِینَ» ختم شد و این آیه که دو نوع اراده متفاوت در بهرهمندی و کامجویی دنیایی، یا بهرهمندی به مقصد آخرت را مطرح میسازد، با جمله «سَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ» ختم میگردد. در قرآن هرگاه ضمیر جمع متکلّم [ما] در مورد خدا به کار میرود، نقش نیروهای مؤثر عالم را، که اصطلاحاً ملائکه نامیده میشود و نقش قوانین و نظاماتی را که خدا مقرّر کرده بیان میدارد، بدیهی است که همه این عوامل زیرمجموعهای از مشیّت الهی به شمار میروند. کسی که صاحب نعمت را شناخته و از نعمت او در مسیری که معیّن کرده استفاده کند، شاکر شمرده میشود. نعمتهای دنیا سکویی برای پرواز به افقهای بلند برای دسترسی به نعمتهای جاوید و قرب صاحب نعمتاند.