وَمَا كَانَ قَـوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
گفتار آنها [=دعایشان در مصاف دشمن] جز این نبود 296 که گفتند: پروردگارا، [عوارض و آثار] گناهان و زیادهرویهای ما در امورمان را بپوشان [=نادیده بگیر] و گامهای ما را [در برابر تهاجم دشمن] استوار کن [تا نلرزیم و نترسیم] و ما را بر گروه کافران یاری کن. 297
296 - پیروان اولیه پیامبر اسلام نوبر شجره نبوّت نبودند که یاری رسولان با آنها آغاز شده باشد؛ یادآوری تجربه تاریخی رسولان و تربیت شدگان طراز اول آنها، که نقش مربّیگری را در ربّشناسی تودههای مردم به عهده داشتند، برای همین بود تا برخی همراهان تازه کار رسول بدانند آن تربیت شدگان در پیکار به همراه رسولان از مصیبتهای وارده لب به شکایت نمیگشودند و گِله و اعتراضی نداشتند، بلکه تنها قولشان استغفار و یاریطلبی از ربّ بود. تکرار کلمه قول در این آیه نفی گفتار گِلهآمیز و اثبات گفتار نیکوی آنان است.
297 - اصطلاح «تئوری توطئه» زبانزد امروزی مسئولینی است که همه ناکامیها و شکستهای خود در ولایت امر و مدیریت جامعه را در زمینههای سیاسی، نظامی، دینی، اقتصادی و فرهنگی به بیگانگان حواله میدهند و حاضر نیستند به اشتباهات خود و برگزیدگانشان اعتراف نمایند. بدیهی است که دنیا دارِ رقابت است و بیگانگان به دنبال منافع ملی خود هستند و توطئه و تبانی و تجاوز به کشورهای ضعیف امری طبیعی است. آسیبپذیری و شکست را جز با اتّحادِ اقشار مردم و اقتدار ملی و اصلاحات اساسی نمیتوان چاره کرد و شعار مرگخواهی برای دولتهای خارجی و معترضین داخلی و پرچمسوزی و اشغال سفارتخانهها دردی را دوا نمیکند. تربیت شدگان طراز اول انبیاء هرگز لب به ناله و نفرین علیه دیگران نمیگشودند؛ تنها دعای آنها استمداد از ربّ برای غفران ذنوب، یعنی آثار و عوارض عملکردهای ناحق، و زیادهروی، چپروی، تجاوز از حدود و توفیق در ثبات قدم در برابر دشمن و یاری طلبی از خدا بود.