وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

هیچ پیامبری را نشاید که [پیروانش را به وعده پیروزی مُسلّم] فریب دهد 330 و هر کس [مردم را] فریب دهد، 331 در روز قیامت آنچه را مورد فریب قرار داده [در نامه عمل به همراه] می‌آورد، سپس دستاورد هر کسی به تمامی به او داده می‌شود بی‌آنکه مورد ظلم واقع شود [=از حقشان کاسته گردد].

330 - بسیاری از مفسرین موضوع نفی خیانت رسولان در این آیه را مربوط به مسئله تقسیم غنایم دانسته‌اند، اما گرچه در پیروزی اولیه مسلمانان در اُحد غنایمی به دست آمده بود، اما با شکست سهمگین بعدی از دست رفت و خود غنیمت بسیار دادند. اگر شأن نزول و ارتباط آیات را در نظر بگیریم، موضوع «غِل» را باید تصوراتی از فریب علیه پیامبر دانست که در ذهن برخی مسلمانان سطحی‌نگر خطور کرده بود. گویا آنها وعده‌های قرآن در پیروزی را، که همواره مشروط به «صبر و تقوا» گشته است، تضمین شده و مستقل از عملکرد خود تلقی می‌کردند و شکست را به حساب وعده فریبنده پیامبر برای کِشاندن یاران به میدان اُحد می‌گذاشتند؟

331 - «غِل» در اصل به آبی گفته می‌شود که به میان مزرعه و درختان می‌رود و آن را غرق می‌کند. هر آنچه از حسد، خیانت و دشمنی که بر روابط برادرانه مسلط شود و آن را فرا گیرد، غِل نامیده می‌شود.