لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُـولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
بیگمان خدا بر مؤمنین نعمتی گران داد 335 آنگاه که میان آنها رسولی از خودشان برانگیخت 336 [که] آیاتش را بر آنان میخواند 337 و [از شرک و کفر] پاک و برومندشان میسازد 338 و کتاب و حکمت به آنان میآموزد، 339 با آن که پیش از آن در گمراهی بس آشکاری بودند.
335 - منّت از ریشه «مَنّ»، نعمت بزرگی است که موجب رفع مشکلات و پریشانی فرد یا جامعه گرفتار میشود. چه مادّی، چه غیر مادّی. آزاد کردن اسیر را هم قرآن منّت شمرده است [محمد 4 (47:4) ، ص 39 (38:39) ]. از نامهای نیکوی خدا منّان است که بر بیکرانی نعمتهای رهاییبخش او نسبت به بندگان، در انواع گرفتاریها حکایت میکند. چنین صفتی برای خدا نیکوست، چون حقیقت دارد، ولی منّتگذاری بندگان بر یکدیگر، نکوهیده است. چون هر آنچه دارند از آنِ خداست که به آنها امانت داده شده و منّت نهادن بر گرفتاران، اثر مثبت انفاق را خنثی میکند [بقره 264 (2:264) ].
336 - «بعث» برانگیختگی است. برانگیختگی از خوابِ گران مرگ در روز بعثت، از خواب شبانه و نیمروز، خواب 313 ساله اصحاب کهف و بالاخره برانگیختگی و بیداری یک انسان در جامعهای خفته [بعثت رسولان].
337 - خواندن آیات قرآن را نیز به این دلیل تلاوت شمردهاند که قرائت کننده در پی معانی و منظور آیات به قرائت ظاهری اکتفا نمیکند. بعضی نیز تلاوت را تبعیت حروف از یکدیگر دانستهاند. در هر حال منظور نوعی «پی آمد» و پیروی بعدی است.
338 - تزکیه از ریشه «زَکَوَ»، نوعی رشد و نمو و زیادت را میرساند. انسان با انفاق و صدقات به نیازمندان، نفس خود را از وابستگی و اسارت مال آزاد میکند و موجب رشد آن میگردد، اما معایب اخلاقی انسان محدود به مالدوستی نمیشود و پیامبران برای پالایش روح انسان از همه پلیدیهای غیراخلاقی مبعوث شدند.
339 - «تعلیم کتاب» با «تلاوت کتاب»، که قبل از آن آمده است، تفاوتی ظریف و اشاره به دو نقش متفاوت الهامی دارد که بر پیامبر وحی میشد؛ تلاوت قرآن، همان ارائه نشانههای خدا در جهان هستی است، اما تعلیم کتاب، آموزش قوانین و نظاماتی است که در طبیعت و شریعت جاری است. کلمه «کتاب»، در دورانی که هنوز صنعت تولید کاغذ و چاپ وجود نداشته، دلالت بر امور و نظامات مکتوب و ثبت و ضبط شده میکرده است.
منظور از تعلیم حکمت، آموزش فلسفه نیست؛ حکمت در قرآن عمدتاً جنبه عملی [نه نظری] دارد و دلالت بر «رفتار و منش» خردمندانه و خداپسندانه میکند. ممکن است آدمی علم و دانش نداشته باشد، ولی رفتار و مناسبات اخلاقیاش با دوست و دشمن «حکیمانه» باشد. معنای حکمت متأسفانه در همان دوران آشنایی متفکران اولیه مسلمان با فلسفه یونان از معنای اصیل و عملی و قرآنی خود منحرف شد و جنبه نظری یافت.