وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

کسانی که در [راه انفاق] آنچه خدا از فضل خویش به آنان داده بُخل می‌ورزند، 367 مبادا چنین حساب کنند 368 که این [جمع کردن‌ها] خیری است برای آنها، بلکه [وابسته و اسیر مال شدن] شرّی است برای آنان. به زودی در روز قیامت آنچه به [انفاق و آزاد شدن از] آن بُخل ورزیده‌اند، طوق گردنشان خواهد شد؛ 369 و میراث آسمانها و زمین از آنِ خداست 370 و خدا بر جزئیات آنچه می‌کنید بس آگاه است.

367 - آنچه خدا از فضل خویش به بندگان بخشیده است، شامل همه سرمایه‌های مادی و معنوی، علمی و هنری و حتی سلامتی و جوانی و فرصت عمر می‌شود.

368 - هشدار آیه 178 (3:178) به کسانی بود که مهلت خدا به تاخت و تازشان علیه حق را «خیری» برای خود تلقی می‌کردند، هشدار این آیه به کسانی است که امساک در انفاق از مالی را که خدا به آنان داده «خیری» برای خود می‌پندارند. اما هم مهلت را خدا داده، و هم مال را به امانت نزد ما سپرده است و در هیچکدام مالکیت ذاتی و ابدی نداریم. مرز میان خداپرستی و خودپرستی در همین تشخیص موقعیت «من» و «او» است.
مشتقات «حساب» 11 بار در این سوره تکرار شده است؛ خدا سَرِیعُ الْحِسَاب است [4 بار]، لِتَحْسَبُوهُ [آیه 78]، أَمْ حَسِبْتُمْ [آیه 142]، لا تَحْسَبَنَّ [169 و 188]، حَسْبُنَا اللهُ [173]، لا یَحْسَبَنَّ [178 و 180].

369 - طوق همان طاقت و قوّت است که در آیات 184 (2:184)، 249 (2:249) و 286 بقره (2:286) به همین معنا آمده است. اما فعل مجهول «سَیُطَوَّقُونَ» [در باب تفعیل] دلالت بر نوعی تحمیل قدرت بر کسی یا چیزی می‌کند. از طرفی در روزگار گذشته بر گردنِ اسیران غل و زنجیری می‌افکندند که به دلیل تحمیل قدرت، طوق نامیده می‌شد. طوق گردن طاوس و پرندگان دیگر نیز به قدرت و حکمت الهی در آفرینش به گردن آنها زده شده است.
بُخل‌ورزی در بخشیدن آنچه خدا داده، وابستگی و اسارت مال را تقویت و تحکیم می‌کند و در قیامت که روز ظهور و بروز و تحقّق نتایج اعمال است، این بخل گردن‌گیرش می‌شود. تشبیه اعمال سوء به طوقی که از پوست و گوشت گذشته و به استخوان رسیده، در سخنان حکمت‌آمیز علی(ع) [در خطبه 183 نهج‌البلاغه] آمده است.
اصطلاح «اغلال» [جمع غُل] که اعمال ستمگران بر گردنشان می‌افکند 6 بار در قرآن به کار رفته است.

370 - اگر بدانیم خدا مالک‌الملک و موهبت کننده مال و مکنت به بندگان برای عمری کوتاه و زودگذر است و میراث همه هستی متعلق به اوست، خود را مالک چیزی نمی‌دانیم که از بخشیدنش بُخل بورزیم. آزاد کردن گردن از بند اسارت مال، عالی‌ترین و حکمت‌آموزترین درسی است که از این آیه می‌توان گرفت.