فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثَى وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

پس همین که او را بزاد، [با افسوس] گفت: خداوندا، من دختر زائیده ام [که قادر به خدمت‌گزاری در کنیسه نیست]! حال آن که خدا بر آنچه او زاد آگاه‌تر بود. 89 و [آن] پسر [مورد انتظار،] همچون [این] دختر نیست 90 [که بتواند آورنده عیسای بی پدر باشد]. و من او را مریم نامیدم 91 و او و فرزندش را از [شرّ] شیطانِ رانده شده به تو سپردم.92

89 - گویا همسر عمران همین که با خدا عهد کرده بود فرزندش را وقفِ خدمت در کنیسه خواهد کرد، این تصوّر در ذهنش نقش بسته بود که نوزادش پسر خواهد بود! شاید هم با الهامی در بشارت بر عیسای مسیح، نجات دهنده بنی‌اسرائیل از جهل و جور، عمیقاً آرزوی ظهور یک منجی آسمانی می‌کرد؟ هرچند می‌دانست تنها مردان می‌توانند به مصاف مستکبران بروند و رسولان همواره از مردان بوده‌اند. اما خدا از همان لحظه انعقاد نطفه بر جنسیّت او آگاه بود و مشیّت او سرنوشت دیگری را رقم زده بود. جمله معترضه [وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ] حاوی پیامی برای تلاوت کنندگان قرآن است که اندکی در راز و رمز پیچیده بِکر زایی مریم که آزمونی برای بنی‌اسرائیل و بشریت بود تأمل و تدبّر نمایند.

90 - جمله «وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالأُنثَى» را اغلب به مادر مریم نسبت داده‌اند که با نومیدی و تأسف از خلاف انتظارش بر زبان رانده است، حال آنکه اگر چنین بود باید می‌گفت دختر همچون پسر نیست [نمی‌تواند به دلیل مسئولیت‌های زنانگی از عهده خدمت در کنیسه یا پیشوایی و نجات جامعه برآید]، نه آنکه پسر همچون دختر نیست! به نظر بعضی می‌خواسته بگوید: آن پسری که می‌پنداشتم، این دختر واجد چنان توانایی‌هایی نیست. اما احتمال قوی‌تر این است که سخن مذکور کلام خدا و دنباله جمله معترضه «وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ»، و یا خطاب به مادر مریم باشد تا دریابد آن پسر مورد تصور او نمی‌توانست واجد ویژگیهای غیرمتعارف این دختر باشد! معرفه آمدن «الذَّکَرُ کَالأُنثَى» نیز دلالت به خاص بودن موضوع می‌کند. گویا همین اشاره و نشانه بود که دل مادر مریم را آرام و به نامگذاری نوزاد متوجّه کرد!

91 - معنای «مریم» را برخی خداپرست و پارسا، وقف معبد، جنگنده و یاغی دانسته‌اند. ممکن است عهده‌دار خدمت در معبد شدن یک زن، خلاف عادی و طغیانی علیه مردسالاری زمانه بوده است. برخی نیز گفته‌اند مریم در زبان عبری [به نقل از هاکس در کتاب قاموس کتاب مقدس] طغیانگر می‌باشد. شاید هم آرزوی مادر مریم برای دخترش ایفای نقش سرباز در مقابله با تجاوز طاغوت‌های زمانه بوده است [والله اعلم]. اگر چنین باشد، از همین نامگذاری می‌توان به وضعیت حکومت جامعه معاصر آن زن پی برد که چند سال بعد پیامبر خدا زکریا [همسر خواهر] او را کشتند و فرزند او یحیی را سر بریدند! مریم نیز پس از این ماجرا، آن شهر و مردمش را ترک کرد و به مکانی شرقی پناهنده شد [مریم 16 (19:16) ].

92 - نکته بس شگفت انگیزی است!! کدام مادر تاکنون هنگام تولد نوزادش به عوض دعای سلامتی، ایمنی روح و روان او را از شرّ شیطان از خدا طلب کرده باشد؟ و مهمتر از آن؛ فرزند آن نوزاد را نیز از شر شیطان به خدا پناه داده باشد؟ آیا نمی‌توان گفت مادر مریم از همان اشاره «وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالأُنثَى» به رمز و رازی پی برد و دانست آرزویش به واسطه مریم تحقّق خواهد یافت؟