فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَامَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ
پس [با عنایت به چنین دعای خالصی]، پروردگارش او [=مریم] را به خوبی پذیرفت 93 و [همچون نهالی نیکو] به رویشی شایسته رویاند 94 و [پیامبری همچون] زکریا را به سرپرستی او گماشت. 95 هرگاه زکریا [برای تعلیم و تربیت] به محراب بر مریم وارد میشد، نزد او رزقی [شگفتآور] مییافت! 96 [و می]گفت: ای مریم! این از کجا [=چگونه] بر تو حاصل شده است؟ [و مریم می]گفت: این از جانب خداست که به راستی خدا هر که را خواهد بیحساب [=بیشمار] روزی میدهد.
93 - جمله «التماس دعا» درفرهنگ دینی ما بسیار معمول است، اما از «التماسِ قبول دعا» چندان خبری نیست! اولی از مردم برای اجابت دعاهای مادّی است، دومی از خدا برای اجابت دعاهای معنوی. در نوع اول ما کاری نمیکنیم، التماس میکنیم دیگران برای ما دعا کنند. در دومی ما کار خود را کردهایم، توفیق آن را از خدا التماس میکنیم. در قرآن سه بار فعل "تَقَبّل» [قبول کن] که در باب «تَفَعّل» شدّت آن را میرساند، تکرار شده است و در هر سه مورد، بنده کار خود را با نهایت اخلاص انجام داده، فقط قبول خدا را آرزو میکند؛ در مورد اول ابراهیم(ع) دعا میکند خدا او و فرزندانش را از به پادارندگان نماز قرار دهد، مورد دوم نیز دعای ابراهیم(ع) است؛ آن گاه که با تجدید بنای کعبه به کمک اسمعیل، از خدا التماس میکند تلاش آنها برای تأسیس این کانون توحید را قبول کند. و بالاخره سومین مورد هنگامی است که مادر مریم فرزندی را که در رحِم دارد نذر میکند تا خادم عبادتگاه خدا باشد و با تمام وجود دعا میکند پروردگارش این هدیه معصوم را بپذیرد.
94 - نبات همان روئیدنیهای زمین [نباتات] است. انسان نیز همچون نباتات میروید و رشد میکند. این اصطلاح را قرآن در مورد کل انسانها نیز به کار برده است: نوح 17 (71:17) - وَاللهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا [خدا شما را از زمین رویاند، رویشی خاص].
95 - زکریا پیامبر خدا و گویا متولی اصلی کنیسه اصلی بنیاسرائیل بوده است که در قرعهکشی میان متولیان آن معبد، برای پذیرش سرپرستی مریم، عهدهدار کفالت او شده بود. نسبت دادن این امر به خدا، در حالیکه قرعه به نام زکریا اصابت کرده بود، علتالعلل و مسبب الاسباب بودن خدا در همه امور را میرساند. گفته میشود زکریا شوهر خاله مریم، همچون مادر مریم هر دو در آغاز نازا بودهاند.
درضمن خداوند تمنای مادر مریم در پذیرش دعایش را با سه وعده نیکو پذیرفت: 1- پرورش نیکو، 2- سرپرستی و تعلیم توسط یک پیامبر، و 3- رزق معنوی بیحساب.
96 - گفتهاند آن رزق شگفتانگیز میوه غیرفصل یا طعامی مخصوص بوده است! اما مقام و مطلوب مریم بالاتر از میوه و مأکولاتی بوده است که بیشتر مردم به آن دلبستهاند. از آن گذشته، چه تناسبی میان محراب عبادت با مکان خوردن غذا موجود است؟ جز آنکه آن رزق به تعبیر مولوی «لقمههای راز» بوده است که غذای روحهای شیفته ربّ ذوالجلال است؟
فهم نان کردی نه حکمت ای رهی
زآنچه حق گفتت «کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ»
رزق حق حِکمـت بُوَد در مرتبـت
کان گلـو گیـرت نباشـد عـاقبـت
ایـن دهـان بستـی دهانـی بـاز شد
کــاو خورنـده لقمـههای راز شد
منظور از رزق، تنها خوردنیهای عادی نیست؛ هوای تنفسی، نور و گرمای خورشید و سایر انرژیهای مفید نیز رزق محسوب میشوند. مطابق آیه 22 سوره ذاریات: رزق شما و آنچه وعده داده شدهاید در آسمان است [وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ]. در دعاها نیز آمده است: خدایا حج خانهات را رزق ما کن. توفیق طاعت و دوری از معصیت نیز رزق است، حتی شهادت در راه خدا هم رزق است [اللهم ارزقنا الشهاده].