هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

هموست که شما را هرگونه که خواهد [مطابق حکمتی حیرت‌آور] در رَحِم‌ها صورت می‌دهد 10 [علقه، مضغه و...]. معبودی جز او نیست که بس مقتدر و حکیم است. 11

10 - « صَوَّر» با تصویر و صورت و مصوّر همریشه می‌باشد. یکی از نام‌های نیکوی خدا «مصوّر» است که اشاره به بی‌نهایت صورتی دارد که آفریده است. منظور از صورت، نه چهره آدمی، بلکه جلوه‌های حیاتی متنوع و متعددی است که خدای مصوّر پدید آورده و عارفان ما به این معنای مجازی توجهات ویژه کرده‌اند. دمیدن در صُور نیز همان آفرینش مجدد صورت‌های هستی، از ذره تا کهکشان است [والله اعلم].
صورت‌بخشی و نقش‌آفرینی خدا در جهان خلقت را از سه منظر می‌توان دید. اول: منظری از نگاه کلان به عالم آسمان‌ها و میلیاردها کهکشان. دوم: منظری از نگاه خُرد به زمین و تاریخ تحولات آن [از پیدایش حیات تک‌سلولی تا انواع گونه‌های گیاهی و حیوانی] و پیدایش نوع انسان مختار. سوم: از منظر ظریف و لطیف‌تر می‌توان صورت‌بخشی خدا را با دانش ژنتیک دید و تحولات حیرت‌آور تبدیل نطفه ناچیز به انسانی کامل را مشاهده کرد که در این آیه، و نیز آیات 7 و 8 سوره انفطار (82:7) در 4 مرحله: خلق، تسویه، تعدیل و ترکیب آن را تبیین کرده است: «الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ فِی أَیِّ صُورَهٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ». آنهم در تاریکی‌های سه‌گانه: شکم، رحم، و کیسه جنین: زمر 6- «...یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ...». جمله «هُوَ الَّذِی» که به جای «الله الَّذِی» در آغاز این آیه آمده است، نشان می‌دهد همان اراده و علمی که طبیعت [تکوین] را آفریده، [شریعت» را با نزول کتاب‌های هدایت مقرّر داشته است.

11 - صفت «عزیز» در زبان عربی، دلالت بر عزّت مطلق، یعنی ابرقدرت بودن می‌کند که دستی بالای دست او نیست. از این نظر به شاهان نیز «عزیز» می‌گفتند. مثل عزیز مصر [فرعون]. زمین بلندی را که آب بر آن سوار نمی‌شود نیز «عزاز» می‌گویند. صفت حکیم دلالت بر محکم و استوار و مبرای از عیب و نقص بودن می‌کند، همچون جسم محکمی که نشکن و یکپارچه است. خدا حکیم است، چون کارش کامل است و رخنه و راهی برای نفوذ خرابی و نقص در آن نیست.