إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
بیگمان این [آیات و بیّنات] همان داستان راستین 144 [مسیح] است و بیگمان هیچ معبودی جز خداوند یکتا نیست و بیگمان خدا همان عزیز و حکیم [فراقدرتِ فرزانه] است.
144 - «قُصّیهِ» از ریشه «قَصَّصَ»، در اصل پیجویی و تعقیب است، قصاص نیز که از همین ریشه است، نوعی تعقیب جنایت و در پی جانی رفتن برای کیفری متناسب و به اندازه ظلم است.
داستان و سرگذشت را از این جهت قصه میگویند که مطالبش پشت هم و پیوسته است و گوینده یا خواننده آن را تعقیب میکنند. مفهوم تعقیبِ محتوا و منظور نیز در واژه قصص وجود دارد تا تلاوت کننده کتاب در ماجراهای جاذب آن متوقف نشده و به پند و پیام سرگذشتها بپردازد [انعام 57 (6:57) و 130 (6:130) ، نمل 76 (27:76) ، اعراف 35 (7:35) و 176 (7:176) ، نحل 118 (16:118) ]. تعقیب جای پا در مسیر طی شده هم با همین کلمه در قرآن بیان شده است [کهف 64 (18:64) ]. نتیجه مهمی که از این سرگذشت گرفته میشود، تحقّق عملی صفت عزیزالحکیم در صورت پایداری مؤمنان، در جوامع بشری است. این تجربه نشان داد که عیسی و حواریونِ قلیلش، گرچه مورد ظلم و ستم اهل زور و تزویر زمانه واقع شدند، ولی در پرتو صفات عزیز و حکیم، در بلند مدت به عزّتی استوار نایل گشتند. در ضمن دو بار تکرار «اِنَّ» و لام تأکید [در لَهُوَ] در این آیه نشانگر قاطعیت این وعده است.