وَدَّت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ

گروهی از اهل کتاب [از روی حسادت و تعصّبات قومی] بسی دوست دارند که [اگر بتوانند] شما را [از مسیر حقی که در پیش گرفته‌اید] گمراه کنند [تا بر شما مسلط گردند]، در حالی که [با این سوء نیّت، در واقع] جز خودشان را گمراه نمی‌کنند و [رمز این واکنش منفی را] در نمی‌یابند. 151

151 - به سخن مرحوم طالقانی[ره]: «فعل «وَدَّت»، به جای اَحَبَّت، اَرادَت دلالت به دوستی شدید، همراه با طرح و کوشش دارد... و طائفه، به جای فریق و جماعه مشعر به کوشش و پویایی این گروه است.»
قبل از ظهور اسلام، اهل کتاب، به خصوص در مدینه، در کنار همان مشرکینی می‌زیستند که با ظهور اسلام تعدادی از آنها مسلمان شدند. چرا اهل کتاب در آن زمان قصد هدایت آن مردم را نکردند که با اسلام آوردنشان، به جای استقبال، سر دشمنی و عناد و اضلال نشان دادند؟ آیا جز این است که همه این تلاش و توطئه‌ها از حسادت و تکبّر و تعصّب فرقه‌ای بوده است؟ در دوران استعمار نیز مگر گلادستون سیاستمدار انگلیس در مجلس عوام با بلند کردن قرآن اعلام نکرد: «تا این کتاب در میان مسلمانان است، برتری و سیادت انگلستان در ممالک اسلامی محال است!» این سخن ریشه در همان انگیزه اولیه اهل کتاب برای ایجاد اختلاف و تفرقه و دور کردن مسلمانان از تعالیم قرآن دارد.