كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُـولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ
چگونه ممکن است خدا قومی [=اهل کتابی] را که پس از ایمانشان [به تورات و انجیل، نسبت به قرآن] کافر شدند، [به سرمنزل مقصود] رهبری کند؟ با آنکه به حقانیّت این رسول [=پیامبر اسلام؛ از طریق بشارت کتابشان] گواه بودند و روشنگریهایی [نیز] بر آنان آمد، و خدا مردم ستمگر را رهبری نمیکند. 188
188 - ظلم در تلقی اکثر مردم، ستم کردن به دیگری و پایمال کردن حقوق آنان است، اما اصل این کلمه به معنی کاستن از حق یا گذاشتن چیزی در غیر مکان آن و بنابراین مغایر عدل و تعادل میباشد. مناسبات انسان با خدا، خلق او، و با نفس خود نیز باید متناسب و متعادل با حق باشد، در غیر اینصورت موجب ظلم و به هم خوردن تعادل میگردد. قرآن شرک ورزیدن به خدا را، که قرار دادن معبودانی در مکان او و کاستن از حق ربوبیت است، «ظلم عظیم» شمرده است. لقمان 13 (31:13) - ... یَا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ. با این مقدمات، اهل کتابی که پس از ایمان گرفتار تعصّب هویتی شده و ارزشهای قومی دیگر را نپذیرفتند، در این آیه ظالم شمرده شدهاند، آیا مسلمانان از این قاعده مستثنی هستند؟