إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ
- [اما] بیگمان کسانی که بعد از ایمانشان، [قرآن و پیامبر اسلام را] انکار کردند 190 و سپس کفر خود را افزون ساختند، 191 هرگز توبه [بازگشت] ایشان قبول نمیشود [مؤثر واقع نمیشود] 192 و آنها همان گمراهانند.
190 - این سومین باری است که [در آیات 86 (3:86) تا 90] از «کفرِ پس از ایمان» یاد کرده است. چنین کفری با کفر بُتپرستان و کفر ناشی از گناه تفاوت دارد. این کفر عالمان اهل کتاب است که ایمان به خدا، رسولان و کتابهای آسمانی را تجربه کرده و بر آن آگاهی یافته بودند، اما به دلیل تعصّبات قومی و نژادی و منافع طبقاتی، ادامه نبوّت و کتاب را نمیپذیرفتند.
191 - حرف «ثُمَّ» [سپس] دلالت بر مدّت زمان پس از کفر میکند که میتوانستند تجدید نظر کنند و به عقل آیند، اما در انکار خود عمیقتر شدند.
در باب افتعال آمدن فعل «ازْدَادُواْ» [به جای زادوا]، دلالت بر پذیرش و کِشش به سوی کفر میکند و این افزایش [به جای کفر] به خود شخص نسبت داده شده است. گویی روح و روان و شخصیتِ کفرپیشه آنان افزایش یافته است.
192 - در قرآن آمده است: «آنکس که زشتی کسب کند و خطاهایش بر او احاطه یابد، با آتش ملازمت [همگونی] پیدا میکند» [بقره 81 (2:81) ]، پس بدی و خوبی کسب کردنیاند. در این آیه نیز بر این حقیقت تصریح دارد که اگر انکار ادامه داشته و شخص از فرصت توبه تا پایان عمر استفاده نکند، قابلیت نجات خود را از دست میدهد و خدا توبه زبانی او به هنگام مرگ و یا در قیامت را هرگز نمیپذیرد.