إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ

بی‌گمان کسانی که کفر ورزیدند و به حال کفر [همه جانبه] از دنیا رفتند، 193 حتی اگر به گنجایش زمین هم طلا [برای نجات خود] عوض بدهند، هرگز از هیچ یک از آنان پذیرفته نخواهد شد [=در نظام الهی مؤثر نخواهد افتاد]. 194 بر چنان کسانی عذابی دردناک [در محرومیت از رحمت] است و هیچ یاوری [نیز] برای آنان نیست.

193 - در وصف «کُفَّارٌ» مبالغه و شدّتی وجود دارد که در وصف «کافرین» نیست.

194 - از ذکر زمین و «ذَهَبً» [طلا] می‌توان دریافت که منکران به جای حقیقت، غرق آرزو در کسب زینت‌ها و زیبایی‌های زمین شدند، اما اگر به همه آن هم از نظر کمیّت [حجم زمین] و کیفیت [طلا] دست می‌یافتند، نمی‌توانستند با آنچه «فانی» می‌شود از عوارض «باقی» اعمال سوء خود رهایی یابند. این آیه در وصف علمایی از دین یهود است که به سابقه تاریخی به «طلا» توجه ویژه داشتند و پسوند یا پیشوند «Gold» بر نام یا مؤسسات بسیاری از آنها دیده می‌شود.