هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ
که وسیله هدایت و تذکری برای خردمندانِ خدامحور است. 30
30- عنوان «اولواالالباب» را مترجمان، خردمندان یا صاحبان تفکر و عقل و اندیشه ترجمه کردهاند که بیانگر معنای عمیق این واژه نیست. اولواالالباب یعنی صاحبان لُب. لُبِ هر چیز، مثل گردو و بادام، مغز آن است. مفسرین مغز انسان را همان عقل او شمردهاند و گفتهاند اولواالالباب همان عاقلان، و به فارسی سلیستر، خردمنداناند. اما درک و فهمی که در ادبیات و عُرف امروز از واژه «عقل» وجود دارد، مغایر با مفهوم این واژه در قرآن، و مستقل از ایمان به آفریدگار است و حتی منکران در مواردی «عقلانیت» را همچون روشنفکری در برابر «ایمان» مطرح میسازند! در این صورت، آیا چنین خردمندانی از آیات پند میگیرند؟ برخی از لغتشناسان گفتهاند: لُب، نه هر عقلی، بلکه عقل خالص و پاک شده است! در این صورت باید پرسید خلوص و پاک شدن از چه چیزی؟
از 16 موردی که عنوان «اولواالالباب» [یا اولیالالباب] در قرآن آمده است چند نکته را میتوان فهمید:
الف] در 11 آیه از 16 مورد، «اولواالالباب» با واژه «ذکر» [بیداری و خودآگاهی] همراه آمده و بر «ذکرپذیری» آنان تصریح شده است، در 5 مورد دیگر از عبرتگیری، هدایتپذیری و آمادگی شناخت آنان. آیا «عقلانیت خود بنیاد» امروز، که در برابر «عقلانیت خدا بنیاد» مطرح میشود، میتواند ترجمه دقیقی برای اولواالالباب باشد؟
ب] در 6 مورد واژه تقوا [کنترل نفس، در خود آیه یا قبل و بعد آن] از ویژگیهای اولواالالباب شناخته شده است [بقره 179 (2:179) و 197 (2:197) ، مائده 100 (5:100) ، طلاق 10 (65:10) ، ص 29 (38:29) ، و زمر 9 (39:9) ]، پس در واژه «اولواالالباب» مفهوم تسلط بر نفس و خویشتنداری است.
ج] از مقایسه ویژگیهای متضادی که از دو گروه «فاسقین» و «اولیالالباب» در آیات 19 (13:19) تا 25 سوره رعد و آیات 26 (2:26) و 27 بقره آمده، میتوان فهمید که «فاسقین» شخصیتی مقابل اولیالالباب دارند. از آنجائی که واژه «فسق» دلالت بر شکستن و پاره کردن حدود و پوسته محافظ دارد، میتوان فهمید اولواالالباب کسانی هستند که به نیروی تقوا [کنترل نفس] خود را در محدوده مقررات الهی نگه میدارند و حرمتشکنی و نقض مقررات و احکام شریعت نمیکنند. به عبارتی آنها صاحب خِرَد خدائی، و وجدانهای پاک و متعهدان به میثاقهای خدائی هستند و بنیاد عقلانیت آنان بر محور ارزشهای اخلاقی است.