فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ
پس [تو نیز در ایفای رسالت خویش، همچون موسی] پایداری کن [و بدان که] وعده خدا [در یاری تو] حق است و برای گناهت [در بیتابی و شتاب برای یاری خدا] آمرزش بخواه 31 و در شبانگاه و آغاز روز به ستایش کمال مطلق پروردگارت مشغول باش. 32
31- انتظار خداوند از پیامبران به مراتب بیش از سایر بندگان است. بنابراین هر چند آنان هرگز نافرمانی و گناه دانسته و عمدی نمیکردند، اما به مصداق: «حسنات الابرار سیئات المقربین» [نیکوکاریهای نیکان برای مقربان گناه محسوب میشود]، هرگونه ترک اولی [ترجیح کار آسانتر] تعجیل و یا بیتوجهی مختصر آنان ذنب محسوب میشده است و این مطلب به وفور در قرآن در مورد بیشتر پیامبران دیده میشود. و اصولا لحن قرآن درباره انبیاء، بیش از تمجید و تجلیل و تعظیم، حالت تذکر، تنبیه، و حتی در مواردی توبیخ دارد! در مورد رسول مکرم اسلام(ص) علاوه بر این سوره، در هفت سوره دیگر به آن رسول به رغم مقام عظیمش امر به استغفار شده است [محمد 19 (47:19) ، مؤمنین 118 (23:118) ، تحریم 8 (66:8) ، نساء 106 (4:106) ، فتح 48 (48:48) ، و نصر 3 (110:3) ]. علاوه بر آن، هشدارهای دیگر نظیر: عفی الله عنک [توبه 43 (9:43) ] یا ایها النبی لم تحرم ما احل الله لک [تحریم 1 (66:1) ]، فلا تکن من الجاهلین [انعام 35 (6:35) ] اتق الله [احزاب 1 (33:1) ] و... دلالت بر توجه ویژه خداوند به آن حضرت برای رشد و کمال و پاکی بیشتر میکند.
32- تسبیح به حمد، همانطور که قبلا نیز گفته شده، انجام وظیفه و کار مثبت اصلاحی برای رشد و کمال بخشیدن به هستی؛ نه به اجبار و اکراه، بلکه با میل و رغبت و به انگیزه حمد و سپاس است.